اسم محرم و دهه اول که می آید. شما هم یاد دسته های سینه زنی می افتید و بوی اسپند و علم کشی و شلوغی یک هیئت که می آیند توی خیابان و تا شام غریبان عزای امام حسین (ع) و اهل بیتش را برگزار می کنند و نذری می دهند و این 10 شب را سیاه پوش می شوند؟ تصویر ذهنی شما هم از نذری های شب های محرم یک پرس قیمه و قرمه سبزی هیئتی در ظرف های یکبار مصرف است و چای دارچینی که ممکن است در خیابان ها با خرما و قند و نهایتا حلوا پخش شود؟ تصویر ذهنی شما هم از 10 شب اول محرم برمی گردد به هیئت های شلوغی که ردیف به ردیف آدم نشسته و صدای همهمه و گریه های بچه ها به خصوص در قست زنانه اجازه نمی دهد تا با خیال راحت صدای روضه خوان را بشنوید و یک دل سیر گریه کنید؟
به نقل از مجله اینترنتی برترین ها؛ حالا ممکن است بعد از خواندن این گزارش تصورتان نسبت به هیئت ها و نوع نذری ها عوض شود و تصویر دیگری جایگزین آن شود، تصویری که مربوط می شود به محله های بالای شهر تهران و هیئت هایی که نه تمام 10 شب اما در چند شب خاص نذری های جالبی می دهند.
1. هیئت ویژه
شام شب هیئت
ظهر عاشورا، شام غریبان و سوم امام سه شبی هستند که یک هیئت در حوالی خیابان پاسداران نذری پخش می کند. اگر از اهالی این محل باشید حتما وصف نوع غذاهایی که در این شب پخش می شود را شنیده اید؛ غذاهای نامتعارف مثل میگو سوخاری و البته با کیفیت بالا. هیئتی که برای این سه شب پول زیادی خرج می کند و گفته می شود علی دایی هم یکی از بانیان این هیئت است. البته وقتی این مسئله را با دختر بانی اصلی هیئت مطرح می کنیم، آن را نه تایید می کند و نه تکذیب اما به دیگر سوالات ما پاسخ می دهد تا بدانیم چرا این هیئت این سبک نذری را انتخاب کرده و آیا در دیگر مناطق تهران هم نذری پخش می کند یا نه. طبق گفته های او، از حدود 20 سال پیش این هیئت راه اندازی شده است.
اوایل تمام 10 شب محرم نذری می دادند اما کم کم تبدیل به سه شب شد. چیزی که این هیئت را معروف کرده، نه غذاهای خاص که بیشتر به دلیل مداحان مشهور و روضه خوان هایی است که به اینجا می آیند. همین دلیل هم باعث شده تا در قسمت مردانه از همه تهران و به خصوص شرق تهران پا به این هیئت بگذارند و معمولا هم چندین سال است که پای ثابت این هیئت شده اند.
غذاهای این سه شب که یکی از ویژگی های اصلی هیئت خیابان پاسداران محسوب می شود از رستوران فارسی گرفته می شود و منو روز رستوران مشخص می کند که نذری هر شب چه غذایی باشد. به همین دلیل، هم کیفیت غذا بالاست و هم نوع غذاهایی که توزیع می شود، متنوع است. میگو سوخاری، کباب چنجه و کباب برگ غذاهایی بودند که سال گذشته بین عزاداران پخش شد.
در کنار غذای اصلی یک بسته که شامل سالاد، ماست، زیتون، ژله یا کارامل و نوشابه است هم به عزاداران داده می شود. البته این هیئت در قسمت خانم ها تنها برای فامیل مراسم برگزار می کند اما قسمت مردانه عزاداری مفصل و کاملی دارد که ورود برای عموم آزاد است.
بانیان این هیئت غیر از سه شب مفصلی که در خیابان های بالای شهر تهران برگزار می کنند، دو گا هم در ظهر عاشورا در خیابان 15 خرداد قربانی می کنند و گوشت آن را بین نیازمندانی که از قبل شناسایی شده و البته اهالی همان محل توزیع می کنند و اینطور نیست که صرف نذری در خیابان های شمال شهر تهران باقی بماند.
گفته می شود بازیگران و افراد مشهور به این هیئت می آیند و اتفاقا همین مسئله یکی از دغدغه های بانیان هیئت است که مردم برای دیدن افراد مشهور پا به این هیئت نگذارند و صرف عزای امام حسین (ع) دغدغه اصلی عزاداران باشد.
خود بانیان هیئت تجربه حضور در هیئت های مرکز شهر را داشته اند و تفاوتی بین هیئت خود و هیئت های دیگر قائل نمی شوند و معتقدند هر کسی در حد توان خود برای عزاداری امام حسین (ع) کاری انجام می دهد و نباید با نوع غذا یا مداحانی که به یک هیئت می آیند، ارزش آن سنجیده شود.
2. پولدارها کجا خرج می دهند؟
سوپرمیلیاردرها
آدم های مهم و به خصوص پولدار همیشه مرکز توجه بوده اند. همین اتفاق در محرم و هیئت هایی که ممکن است این افراد بانی آن باشند، جالب توجه است. اینکه مثلا علی پروین در این شب ها کجا خرج می دهد و بانی چه هیئتی است یا علی دایی چه شب هایی و کجای تهران خرج می دهد، جالب توجه بوده. حالا در کنار این اسامی مشهور به برخی اسم ها می رسیم که این روزها به عنوان سوپرمیلیاردرهای ایران شناخته می شوند.
علی انصاری، رئیس بانک آینده و رئیس اتحادیه مبل ایران این روزها جزو پنج مرد پولدار ایران شناخته شده است، کسی که در تمام 10 شب محرم در مسجدی در خیابان ولیعصر (بالاتر از پارک وی) نذری می دهد. این مسجد را که خود انصاری ها ساخته اند، تنها مسجد اطراف خیابان ولیعصر است که به سبک مساجد مدینه ساخته شده و جلوه خاصی به این خیابان داده است. تمام 10 شب اول محرم علی انصاری به همراه برادرانش از عزاداران امام حسین (ع) در این مسجد میزبانی می کنند.
3. صف نذری
صفی برای نذری
یک پرس چلوکباب با برنج ایرانی و گوشت راسته گوسفندی به همراه یک پکیج همراه که شامل دسر و کارامل، نوشابه پپسی یا رانی، آدامس، ماست و سماغ داده می شود، یکی از نذری های خیابان شهر آراست که بین 800 نفر توزیع می شود. البته 200 پرس هم برای فامیل در نظر گرفته می شود. برای این نذری ظهر تاسوعا، مردم در خیابان های اطراف صف می کشند که آن هم خودش صفایی دارد تا از این نذری خاص که خرج زیادی برای آن شده است، استفاده کنند. خرجی که برای یک ظهر تاسوعا با چنین کیفیتی می شود، ممکن است با پنج شب نذری یک غذای معمولی برابر باشد.
4. نوشیدنی های غیرمتعارف
چایی و بیشتر از چایی
فکر چای خوردن در خیابان های بالای شهر را از ذهن تان دور کنید. اینکه در بین دسته های سینه زنی شربت آبلیمو پخش شود یا به دلیل سردی هوا شیرکاکائو نذری دهند لااقل مربوط به خیابان های معمولی شهر تهران است. سال گذشته در شب عاشورا در میدان محسنی رانی توزیع می شد. البته این رانی به همراه یک پکیج کامل از کیک و بسته های خوراکی دیگر در بین مردم پخش شد و به دست عزاداران امام حسین (ع) رسید.
به هرحال مهم این است که عزاداران امام حسین (ع) وقتی برای سینه زنی و علم کشی به خیابان ها می آیند، گلویی تازه کنند و پذیرایی شوند. اصلا هم مهم نیست که این پذیرایی با رانی های 1200 تومانی باشد یا شربت های معمولی.
5. ظهر عاشورا
نیاوران، چنجه های ظهر عاشورا
در خیابان نیاوران هم هیئتی هست که ظهر عاشورا نذری می دهد. این نذری هم متفاوت است. هیئتی که غذاهایش را بین اهالی محل هم پخش می کند و به مردم کوچه و خیابان می دهد. یک پرس کباب چنجه ظهر عاشورای این هیئت است. جالب اینجاست با وجود چنین نذرهایی کسی دم در خانه برای گرفتن غذا صف نمی ایستد و همسایه ها وقتی زنگ در خانه شان زده می شود، متوجه می شوند که باید غذای ظهر عاشورای خودشان را تحویل بگیرند.
حال و هوای روضه های زنانه در نقاط مختلف تهران
روضه های زنانه هم جدای از شب های محرم رونق زیادی دارد. این روضه ها معمولا در روز برگزار می شود. این روضه ها در بالای شهر و پایین شهر تفاوت عمده ای دارند. معمولا در جاهای مختلف روضه ها از ساعت 3 ظهر شروع می شود و تا اذان مغرب ادامه دارد. پذیرایی چای و خرماست و در روز عاشورا غذای نذری می دهند.
بچه ها از اعضای ثابت این روضه ها هستند که همراه مادرهایشان به این مجالس می آیند. در یکی از شهرهای اطراف ورامین هم قاعده و قانون جالبی در مورد مجالس روضه زنان حکمفرماست. به این صورت که خانم های اهل محل که حدود 50 نفری هستند، همگی با هم در روضه ها شرکت می کنند و بعد از تمام شدن یک مجلس به صورت دسته جمعی به خانه یکی دیگر از اهالی محل می روند که در آنجا هم روضه امام حسین (ع) برپاست اما در شمال شهر قضیه تا حدودی متفاوت است. در محله قیطریه روضه ای مخصوص خانم ها از اول محرم برگزار می شود. هر روز یک میان وعده مانند آش، عدسی، حلیم و ... به مهمانان داده می شود.
اثری از حضور بچه ها نیست و در روز تاسوعا و عاشورا به عزاداران غذای نذری جوجه کباب یا چلوکباب می دهند. البته این تصور اشتباه است که در هیئت های بالای شهر افراد کمتری به هیئت ها می آیند. برعکس و با توجه به اینکه در کل تعداد هیئت های خیابان های بالای شهر تهران کم است، از معدود مجالس اینچنینی استقبال زیادی می شود. نکته اینجاست که بسیاری از آنها به هیئت های معروفی که در نواحی مرکزی و جنوب شهر هستند می روند.
عطر خوب نذری؛ توزیع کنندگان نذری بخوانند
در دهه اول ماه محرم بسیاری از تکایا، مساجد و حسینیه ها غذای نذری می دهند. هرچه هم که به تاسوعا و عاشورای حسینی نزدیک تر می شویم، هیات های بیشتری به خیل عزاداران و نذری دهندگان می پیوندند و از طرفی بر گیرندگان غذای نذری هم افزوده می شود. بطوریکه با بالارفتن شمار درخواست کنندگان تهیه و طبخ غذا در حجم زیاد ممکن است رعایت موازین بهداشتی از سوی تهیه و توزیع کنندگان غذا کمتر شود.
در شهرهای پرجمعیتی چون تهران که اطلاع رسانی در مورد رعایت بهداشت در تهیه و توزیع غذاهای نذری بیشتر است، کمتر شاهد نارسایی های بهداشتی هستیم، اما در مناطق دورافتاده یا برخی از مکان ها به دلیل نبود آگاهی، اصول بهداشتی کمتر رعایت می شود و این خود عاملی است که می تواند تهدیدکننده سلامت عزاداران باشد.
:: ظروف نذری را خوب بشویید
در برخی مجالس عزاداری بخصوص در روستاها و البته برخی مناطق شهری برای نذری چای، شربت، شیر و غذا به جای ظروف یک بار مصرف از ظروف دائم استفاده می شود که شست وشوی نامناسب آن می تواند موجب انتقال انواع آلودگی های انگلی، عفونی یا ویروسی به عزاداران حسینی شود.
متاسفانه در این مجالس بسیار دیده می شود که استکان های چای را داخل ظروفی بزرگ قرار داده و با ریختن مقداری آب روی آن به محض پاک شدن رنگ چای بدون آبکشی از آن استفاده می شود.
بر سطح بیشتر قاشق و چنگال ها نیز لکه هایی از چربی یا باقیمانده غذا وجود دارد و بشقاب ها اغلب ملامین های بی رنگ و لعاب و ترک خورده است. پارچ های آب نیز پلاستیکی بوده و اغلب آثاری از آلودگی بر سطح آنها دیده می شود. اما به توصیه کارشناسان بهداشت، ظروفی که به صورت عمومی استفاده می شود لزوما باید با آب، مواد شوینده و ضدعفونی کننده شسته و در نهایت خشک شود.
ظروف باید از جنس استیل باشد تا علاوه بر قابلیت پاک شوندگی در اثر قرارگیری روی هم یا در تماس با ضربه دچار ترک خوردگی نشود.
بهتر است عزاداران قاشق، چنگال و لیوان شخصی به همراه داشته باشند تا از خطرات احتمالی آلودگی ها در امان بمانند.
:: مخازنی با یخ های آلوده
در برخی تکایا که لوله کشی مستقیم آب آشامیدنی وجود ندارد، آب در ظروف بزرگی ریخته و برای برداشت آن از پارچ، ملاقه یا کاسه های فلزی مشترکی که به بدنه این مخزن ها متصل است و بهداشت چندانی ندارد، استفاده می شود.
برای خنک کردن آب این مخازن نیز از قالب های یخی که مدتی با زمین آلوده در تماس بوده است استفاده می شود که به گفته کارشناسان مصرف این آشامیدنی می تواند موجب ایجاد اختلالات گوارشی بخصوص اسهال های حاد خونی در مصرف کننده شود.
:: داخل سفره نشوید
در بیشتر مجالس برای پذیرایی از عزاداران از سفره های باریکی استفاده می شود تا راه برای عبور و مرور توزیع کنندگان غذا در هر دو طرف سفره باز باشد. یکی از اتفاق های غیربهداشتی در زمان پخش غذا، ورود افراد توزیع کننده با جوراب و حتی پای برهنه به داخل سفره است!
با چنین کاری تعداد زیادی میکروب و آلودگی وارد سفره غذا می شود و در تماس با نان یا سبزی خوردنی که مستقیم روی سفره گذاشته می شود به بدن انتقال یافته و موجب بیماری می شود.
نوشته فاخره بهبهانی در روزنامه جام جم
محرم که از راه می رسد بسیاری از سنت ها زنده می شوند. صدای سنج و طبل و دسته های سینه زنی و غذای نذری! یکی دیگر از سنت ها که سالهاست در ایران تداوم داشته، "تعزیه" است اما این هنر از چه زمانی وارد ایران شد و شکل امروزی را به خود گرفت ؟ این عنوان مطلبی است که در ادامه ایمیل تقدیم شما دوستان پرشین استار می شود.
تعزیه در لغت به معنی تسلیت، توصیه به صبرکردن و پرسیدن از بازماندگان در گذشتگان است. اما آنچه امروز به عنوان تعزیه مشهور است گونه ای از نمایش مذهبی منظوم است که در آن عده ای اهل ذوق و کار آشنا در جریان عزاداری ماه محرم و برای نشان دادن ارادت و اخلاص به اهل بیت پیامبر(ص) طی مراسم خاصی بعضی از داستان های مربوط به واقعه کربلا را پیش چشم بینندگان بازآفرینی می کنند.
برخی محققان، پیشینه تغزیه را به آیین هایی چون مصائب میترا، سوگ سیاوش، و... بازمی گردانند و برخی پدید آمدن آن را متاثر از عناصر اساطیری بین النهرین و آناتولی و مصر، و کسانی نیز مصائب مسیح و دیگر افسانه های تاریخی در فرهنگ های هند و اروپایی و سامی را در پیدایی آن موثر دانسته اند. اما در هر حال از برپایی مجالس تعزیه به معنای امروزین آن تا پیش از پایان دوره صفویه اطمینان نداریم; تنها نکته آشکار این است که از زمان تسلط عرب ها بر ایران، ایرانیان همیشه فرصتی می جستند تا خود را از آن سلطه رها کنند.
پیدایش نهضت های مقاومت و فرقه های ایرانی که دشمنان دستگاه مرکزی قلمروی عربی اموی و بعدها عباسی بودند، از نتیجه های این کوشش بود. یکی از این مخالفت ها موضوع غصب خلافت توسط افرادی بود که از خاندان پیامبر (ص) نبودند. ایرانیان در برابر این خلفا، از افراد خاندان پیامبر(ص) و فرزندانشان حمایت کرده و باعث رشد و رونق همه ساله مجالس تعزیه و دسته های عزاداری در کشور شدند. اگر چه که بدیهی است تعزیه به معنای نمایشی امروزه آن طی زمان و به تدریح بر پایه پذیرش شرایط و مردمان به وجود آمده است و نه یک شبه و به امر و دستور یک نفر.
به این شکل که ابتدا تنها دسته هایی به کندی از برابر تماشاگران می گذشتند و با سینه زدن و زنجیر زدن و کوبیدن سنج و نظایر آن و حمل نشانه ها و علم هایی که بی شباهت به افزارهای جنگی نبود و نیز هم آوازی و همسرایی در خواندن نوحه، ماجرای کربلا و شهادت امام حسین (ع) و گاهی نیز امام علی (ع) را به مردم یادآوری می کردند. در مرحله بعدی آوازهای دسته جمعی کمتر شد و نشانه ها بیشتر و یکی دو واقعه خوان نیز به آنان اضافه شدند که واقعه را برای تماشاگران نقل کرده و سنج و طبل و نوحه آنها را همراهی می کرده است. چندی بعد به جای نقالان، شبیه چند تن از شهدا را به مردم نشان دادند که با شبیه سازی و نشانه های نزدیک به واقعیت می آمدند و مصائب خود را شرح می دادند. مرحله بعد گفت و شنید شبیه ها بود با هم و بعد پیدایش بازیگران.
تاورنیه tavernier یکی از مراحل تحول را در یادداشت هایش نشان داده است :
"در محرم 1046 خورشیدی در حضور شاه صفوی دوم در اصفهان شاهد مراسمی بوده است که پنج ساعت پیش از ظهر آغاز شده و تا ظهر ادامه داشته است. گفته او با مدرکی در شبیه سازی تمام می شود : در بعضی از این عماری ها طفل هایی شبیه نعش خوابیده بودند و آن هایی که دور عماری را احاطه کرده بودند گریه و نوحه و زاری می کردند. این طفلان شبیه دو طفل امام حسین (ع) هستند که بعد از شهادت امام، خلیفه بغداد آنها را گرفت و به قتل رسانید."
اوج تکامل تعزیه در دوره ناصرالدین شاه (1264 1313) بود. چرا که به تعزیه علاقه فراوانی داشت.
تکیه دولت، که به دستور ناصرالدین شاه ساخته شد، در ترویج تعزیه بسیار موثر بود. تعزیه خوانان آن جا که در حقیقت تعزیه خوان دولتی بودند زیر نظر "معین البکا" در برابر شاه و درباریان تعزیه می خواندند.
صرف نظر از تعزیه هایی که موضوع و محتوای آنها به زنان مربوط می شد مثل مجلس بی بی شهربانو، در دوره قاجار مجالس تعزیه زنانه نیز برپا می شد. که همه تعزیه خوانان و تماشاگران، زن بودند.
تعزیه زنان، به سبب تنگناهای عرفی، گسترش نیافت و به منازل ثروتمندان و شاهزادگان محدود شد.
تعزیه های درباری در زمان قاجاریان، به ویژه در دوره ناصرالدین شاه، از یک سو شاه را سرگرم می کرد و از سوی دیگر سبب عوام فریبی و دین دار نمایی او می شد و شاید به همین دلیل است که از دیدگاه تاریخی شکوفایی تعزیه در این دوران تنها مرهون توجه شاه و اشراف به تعزیه نبوده است ، بلکه بیشتر مدیون وجود تعزیه گردانهایی است که با ابتکار و خلاقیت خود لباس تازه ای را به قامت تعزیه دوختند; بدون آنکه در اصول آن تغییری ایجاد کنند. "خواجه حسینعلی خان" معاصر "فتحعلی شاه" و "محمد شاه"، "میرزا محمد تقی" تعزیه گردان دوران "محمد شاه" و "ناصرالدین شاه" و پسرش "میرزا باقر" ملقب به "معین البکا" و فرزند "معین البکا"، "ناظم البکا" از تعزیه گردانانی بودند که در این دوره معروف بودند.
در این میان "میرزا محمد تقی" تعزیه گردان، رکود و یکنواختی را که تعزیه با آن مواجه شده بود، از آن گرفت و به آن جنبه ای از تفنن و نمایش بخشید.
پسرش "معین البکا" در ادامه راه پدر، سطح اجرایی تعزیه را بالا برد و تعزیه جدیدی را پی ریزی کرد.
او به همراه پسرش دسته های بزرگ تعزیه را با اقتدار رهبری می کردند و با اشارات و حرکات خود بر همه عوامل اجرایی صحنه تسلط داشتند.براساس مدارک موجود معلوم است که در دهه اول ماه های محرم عهد ناصرالدین شاه تقریبا سیصد مجلس " شبیه خوانی " د ر نمایش خانه های موقت و دائم یعنی تکیه ها و حسینیه ها برپا می شد. اما اوضاع به همین ترتیب باقی نماند.
با افول سلطنت قاجار و روی کار آمدن "رضاخان میرپنج" (1304 1320ش)، به ویژه در دهه دوم سلطنتش، دوران شکوفایی تعزیه هم به سر آمد. سوگواری های ماه محرم محدود شد و ممنوعیت های متعددی به وجود آمد و به تدریج برگزاری رسمی مجالس تعزیه متوقف شد، اما اجرای آن در روستاها کمابیش ادامه یافت. رضاخان به دلایل سیاسی و شاید کینه ای که به سنت های مذهبی ایران داشت، برگزاری تعزیه و هر نوع مراسم مذهبی را در ایران ممنوع اعلام کرد تا تعزیه از تکیه دولت و دیگر حسینیه ها و نمایشخانه هایی با آن عظمت و شکوه به پهنه روستاها و شهرهای کوچک رانده شود.
در دوره پهلوی دوم (1320 1357ش)، پرویز صیاد از 1338ش تا 1349ش چند مجلس تعزیه را بر روی صحنه نمایش (تئاتر) آورد. در 1355ش، "مجمع بین المللی تعزیه"، با شرکت و سخنرانی بسیاری از صاحب نظران و تعزیه شناسان ایرانی و خارجی در شیراز برگزار شد و در آن مجمع، تعزیه هایی نیز به اجرا در آمد.
صرف نظر از کتاب های تاریخ و مقتل، منظومه های حماسی مذهبی درباره شهادت امام علی، امام حسین و مصائب اهل بیت (علیهما السلام)، از مهم ترین منابع تعزیه نامه هاست. برخی ا منظومه های مهم حماسی مذهبی را میتوان نسخه های زیر نام برد:
1. خاوران نامه از ابن حسم قهستانی خوسفی که سرودن آن در 830 خاتمه یافت است،
2. حمله حیدری سروده میرزا محمد رفیع خان باذل مشهدی (متوفی 1124)،
3. سروده های مذهبی محتشم کاشانی، وصال شیرازی شمس الدین محمدکاتبی.
ظاهرا مهم ترین منبع تعزیه نامه ها کتاب منثور روضه الشهدا" نوشته کمال واعظ کاشفی سبزواری (متوفی 910) است، زیرا مطالب برخی از تعزیه نامه ها شباهت های فراوانی با مطالب این کتاب دارد.
تعزیه نویس ها در آغاز کار اشعار تعزیه را در "بیاض" می نوشتند. هر دفتر شامل یک یا چند "مجلس" تعزیه بود. تعزیه خوانان معمولا به تناسب ایام برای هر روز موضوع و مجلس ویژه ای داشتند. در بعضی نقاط، برای امامزاده های محلی نیز مجالس تعزیه نوشته و اجرا می شده است. تعزیه گردانان برای اجرای تعزیه، متن هر یک از تعزیه خوانان را در نسخه ای جداگانه می نوشتند. این نسخه ها را " فرد " نیز گفته اند.
در نسخه های تعزیه، گاه شیوه گفت وگو و نحوه ورود و خروج تعزیه خوانان به میدان تعزیه مشخص شده است. کاتبان تعزیه نامه ها معمولا نسخه ها را با التماس دعا و طلب فاتحه از تعزیه خوان به پایان می رساندند. گاه تعزیه نویس نام خود را بعد از عباراتی چون " سگ درگاه سیدالشهدا (علیه السلام) "، "کلب آستان علی(علیه السلام)"، "کاتب الحروف"، "حرره..." و "رقم..." می نوشت.
تعزیه نامه ها منظوم بوده و اشعار آنها در انواع قالب های شعری و بیشتر وزن های عروضی و به ندرت بحر طویل، سروده شده اند. در آغاز، زبان این متون گاه عامیانه و محاوره ای بود، اما به تدریج ارزش های ادبی یافت. خاورشناسان و نمایندگان دولت های اروپایی در ایران، بیشترین سهم را در شناسایی و گردآوری تعزیه نامه ها داشته اند.
برخی احتمال داده اند که "جنگ شهادت" قدیمی ترین تعزیه نامه تاریخ دار است. اگر تاریخ مکتوب برخی از نسخ تعزیه نامه ها قابل اعتماد باشد، می توان گفت که یکی از کهن ترین نمونه های آن ها در 1133 نوشته شده است.
چون شیوه بیان حوادث در تعزیه مبتنی بر آواز بود، معمولا تعزیه خوانان با مقام ها و گوشه های موسیقی ایرانی آشنایی داشتند.از این رو تعزیه را یکی از مهم ترین عوامل حفظ بخشی از نغمات موسیقی ایرانی دانسته اند. در هر تعزیه ممکن بود اشعار در گوشه ها و دستگاه های متعددی خوانده شود، البته در سوال و جواب ها لازم بود که تناسب مقام ها رعایت شود.
ارتباط میان تعزیه و موسیقی تنها از طریق آواز نبوده است، بلکه سازهای موسیقی نیز در مجالس تعزیه به کار می رفت، چنان که گاه پیش از آغاز تعزیه و به جای " پیش خوانی" با نواختن برخی سازها، مانند شیپور، طبل، دهل، کرنا، سرنا، نی لبک، نی، قره نی، نقاره و سنج، تماشاگران را برای شنیدن و دیدن تعزیه آماده می کردند.
در صحنه های فاقد گفت وگو، مثل صحنه های مسافرت یا نبرد یا در وقفه های میان جریان نمایش (آکسیون ها)، نیز از ساز استفاده می شد. در تعزیه معمولا هر یک از سازها کاربرد خاصی داشتند، مثلا هنگام ورود اشخاص و شروع جنگ ها طبل می زدند و هنگام وقوع صحنه های حزن آلود شیپور و قره نی می نواختند.
موسیقی تعزیه موجب حفظ و تداوم بسیاری از نغمه ها و قطعات موسیقی سازی و آوازی ایران شد و از سوی دیگر، این موسیقی را در مراتب مختلف تحت تاثیر عمیق موسیقی تعزیه وجود دارد.
نوشته مرجان حاجی حسنی در روزنامه مردم سالاری
اگر شما هم در جمع خانواده تان دانش آموزی دارید که این روزها بخشی از ساعات روز را در مدرسه می گذراند و بیشتر وقتش را به درس خواندن اختصاص می دهد این مطلب را از دست ندهید. به اعتقاد درمانگران طب سنتی خانواده ها با شروع فصل درس و مدرسه باید توجه بیشتری به تغذیه دانش آموزان داشته باشند و چه بهتر که انتخاب خوراکی ها و موادغذایی را باتوجه به مزاج و عادت های غذایی آنها در خانواده درنظر بگیرند و علاوه بر 3 وعده غذایی برای آنها 2 میان وعده از خوراکی ها و مواد طبیعی مغذی درنظر بگیرند تا بتوانند مواد لازم و مفید برای تمرکز و درس خواندن دانش آموزان را فراهم کنند.
|
کربلا و عاشورا را چگونه باید دید؟ از کدام زاویه به این زمین و زمان باید نگریست؟ اگر حسین، مصباح است یعنی در تیرگی های وحشت بار و تاریکی های نفسگیر، تکیه گاه روشن و شفاف و اگر سفینه است یعنی در موج خیز حادثه ها و خیزاب های هولناک، کشتی نجات؛ پس چرا عاشورای او را از منظر روشنگری و راهگشایی و به ساحل رسانی نبینیم؟
چرا در عصر گم شدگی انسان و توفان خیزی و وارونگی زمان، از حسین و عاشورایش، همچون حبلی متین و عروه الوثقایی مبین بهره گیری نکنیم و گذار از جاده های خطر را با این همراه مطمئن آغاز نکنیم؟
عاشورا چه ندارد تا سراغ سرمشق ها و مکتب های دیگر برویم؟ این رستاخیز عظیم، همه درس های لازم برای صلاح و فلاح را دارد.
کربلا قصه زیستن و دیگرگونه زیستن و حیات طیبه را تجربه کردن است. در کربلا، همه عناصر لازم برای سیر به کمال، عزت و رستگاری پیداست.
معنویت، زیبایی، فضیلت های انسانی، حضور همه انسان، حضور بی فاصله خدا، حضور همه ارزش ها و در یک کلام حضور بی پرده خدا، انسان، راستی و درستی و حقیقت زلال قرآن تنها و تنها در همین حادثه یافتنی و ادراک شدنی است.
عاشورا، نه روزی است از جنس روزهای معمولی و نه حادثه ای خزیده در گوشه ای از حافظه تاریخ؛ عاشورا زنده و زاینده است؛ چشمه ساری است که بر همه زمین ها و زمان ها می گذرد و کام تشنگان فضیلت و حقیقت را به جرعه هایی زلال و حیات بخش می نوازد.
عاشورا، دانشگاه ایمان و عرفان و پاکی و پاکبازی و پاک زیستن است. مکتب انسان شناسی و انسان آگاهی و انسان پروری است و ما نیازمند هماره بازشناسی و مرور و مطالعه آن هستیم. باید در بازخوانی عاشورا و کربلا همیشه یادمان باشد که چشم انداز بیرونی و ظاهر شگفت و شورانگیز و سوک آمیز آن، ما را از سیر در اعماق آن باز ندارد و بکوشیم تا چونان غواصی ماهر، گوهرهای ناب و نایاب ازژرفای آن استخراج کنیم و جان و جهانمان را بدان ها بیاراییم.
ما از چشم انداز بیرونی عاشورا ناگزیریم چون شناخت خود حادثه و سیر آن ضرورت دستیابی به درون رازآمیز آن است، اما نباید به شنا در سطح بسنده کنیم و شیوه شیرین قرآن در برخورد با حادثه ها را که ژرفاکاری و عبرت و تنبه و تذکر است، فراموش کنیم.
برخورد برشی با کربلا و عاشورا و تنها طرح برخی قطعات این رویداد عظیم (آن هم عمدتا از منظر سوگ و مرثیه) باعث غفلت از دیگر ابعاد و اضلاع آن شده است.
هر چند سوز و مرثیه و اشک ارجمند و ستودنی است و در قلمرو روایات بدان بسیار توصیه شده است، اما باید دانست که اشک مقصد نیست؛ مقدمه گره خوردگی عاطفی و قلبی ما با کربلا و عاشورا برای تبدیل آن به اسوه و سرمشق در زندگی است؛ چرا که اباعبدالله الحسین(ع) خود در کربلا فرمود: لکُم فِیَّ اُسوه.
امید است بتوانیم پنجره ای تازه برای تماشا و ادراک زیباترین و باشکوه ترین تابلوی هستی بگشاییم، تابلویی که زینب(س) در کلام کوبنده خود در مجلس بیداد عبیدالله زیاد، آن را نمایاند و شناساند که والله ما رایتُ الاّ جمیلاً به خدا من جز زیبایی در کربلا ندیدم.
خداوند چشم های ما را بصیرت زینبی عنایت کند تا کربلا را زیبا و عمیق و روشن در قاب قلبمان بیابیم و در متن زندگی مان جستجو کنیم.
نوشته دکتر محمدرضا سنگری، پژوهشگر و استاد دانشگاه در روزنامه جام جم
.: Weblog Themes By Pichak :.