"پیتر منزل" که به خاطر کتاب آگهیبخشش "دنیای مادی: پرتره خانواده جهانی" که در آن از خانوادههای متوسط در 30 نقطه جهان خواسته بود، خانههایشان را خالی کنند تا داراییهاشان را نشان دهند، شهرت دارد، ایده درخشان دیگری که موضوع این ایمیل است را به اجرا درآورده است. او به همراه همسرش فیث دآلویسیو با 30 خانواده در سراسر جهان همراه شده است تا میزان خواروبار مصرفی هفتگیشان را برای کتابی با نام "سیاره گرسنه: جهان در یک هفته چه میخورد؟" تجزیه و تحلیل کند. این دو در این کتاب میزان خرید مواد غذایی و هزینههای آن را در این خانوادهها توصیف میکنند و عکسهایی از این خانوادهها در خانه، در بازار و در اجتماعشان را نشان میدهند.
این پرترهها کل خانوادهها را که با خواروبار مصرفی یک هفتهایشان احاطه شدهاند، نشان میدهند. این پرترههای خانوادگی حتی بدون متن هم آموزنده هستند. به نظر میرسد که مردمی که در فقر زندگی میکنند بیشتر غذاهای کامل پر از مواد مغذی مصرف میکنند تا خانوادههایی که به راحتی میتوانند از عهده خرید مواد غذایی تازه برآیند. خانوادههای جهان اول غذاهای فرآوریشده و نوشابه گازدار بیشتر و سبزی و میوه کمتری نسبت به سایر خانوادهها مصرف میکنند. از نکات جالبی که می توان به آن پی برد این است که افراد در کشورهای بیشتر توسعهیافته بیشتر دچار "بیماریهای وفور" مانند سرطان، دیابت، افسردگی و بیماری قلبی میشوند. تعدادی از تصاویر این کتاب را در ادامه می بینید :
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
در صورتیکه عکسها قابل نمایش نیست، در بالای ایمیل بر روی گزینه Show Images یا Display images belowکلیک کنید
کانادا
چین
فرانسه
آلمان
هند
ایتالیا
ژاپن
کویت
بریتانیا
بوتان
استرالیا
ترکیه
مغولستان
مکزیک
کالیفرنیا - آمریکا
کارولینای شمالی - آمریکا
تکزاس - آمریکا
هلند
لوکزامبورگ
مالی
چاد
اکوادور
گواتمالا
“در حین فیلمبرداری صحنه ای بودیم مربوط به انفجار مکانی که آقای مدیری چند دقیقه قبل از آنجا بیرون آمده اما بعد از انفجار به آنجا برمیگردد که یک نفر را که زیر آوار جا مانده است بیرون بکشد…
“در حین فیلمبرداری صحنه ای بودیم مربوط به انفجار مکانی که آقای مدیری چند دقیقه قبل از آنجا بیرون آمده اما بعد از انفجار به آنجا برمیگردد که یک نفر را که زیر آوار جا مانده است بیرون بکشد. طبیعی است پلان سختی را فیلمبرداری می کردیم؛ عوامل صحنه هم سعی داشتند تمهیدات لازم را رعایت کنند.
خب از یک جا گلوله آتش می ریخت، جای دیگر را دود گرفته بود. بنابراین فکر کردیم بیشتر از یک برداشت نمی توان این سکانس را گرفت. وقتی شروع به کار کردیم آقای مدیری در همان 10 ثانیه پلان اول دستش به شیشه ای که از وسط بریده شده بود گیر کرد. انگشت کوچک دستش آسیب زیادی دید، اما در آن لحظه او هیچ واکنشی نشان نداد. آن فردی که باید نجات می داد را پیدا کرد و بعد از تمام شدن شدن سکانس وقتی کات داده شد: گفت دستم!
آن موقع تازه همه بچه های گروه متوجه شدند چه اتفاقی افتاده است. برای همه عجیب بود که آقای مدیری تا پایان سکانس هیچ واکنشی نشان نداده است. انگشت مهران مدیری چاک عمیقی خورده بود. سعی کردیم با مواد ضدعفونی کننده دست را ضدعفونی کنیم اما خونریزی بند نمی آمد. ایشان همراه 2 نفر از بچه های گروه به یک بیمارستان مجهز رسانده شد. در بیمارستان دست او بخیه و با آتل باندپیجی کردند اما پزشکان از آقای مدیری خواستند هرچه سریع تر به پزشک متخصص مراجعه کند. فردای آن روز آقای مدیری به مطب چند دکتر معروف تهران رفت.
همه آن ها معتقد بودند تاندون های انگشت آسیب دیده است و متاسفانه به عمل جراحی احتیاج دارد. اما مدیری به خاطر همزمانی با شروع ساخت “ویلای من” ترجیح داد زیر تیغ جراحی نرود چون بعد از عمل جراحی باید تا مدتی انگشتش با آتل به گردنش آویخته می شد. بنابراین خودش خواست این اتفاق نیفتد. حتی به قیمت اینکه خدای ناکرده عصب انگشتش بعدها در حرکت و خم و راست کردن به مشکل بربخورد!
البته فقط 2 جلسه از فیلمبرداری قلب یخی باقی مانده بود یعنی آقای مدیری به خاطر پیش تولید سریال خودش حاصر به جراحی انگشتش نشد. پیگیری و احوالپرسی گروه کارگردانی “قلب یخی” هم نتوانست او را مجاب به عمل جراحی کند”.
.: Weblog Themes By Pichak :.