زنان و مردان با هم تفاوت های اساسی دارند. این جمله دیگر آنقدر تکراری شده که برای درک آن نیاز به توضیح بیشتری نیست. زن و مرد از دو جنس مختلف با روحیات متفاوت هستند و برای آنکه بتوانید با موجودی که تا این حد با شما متفاوت است زندگی خوبی داشته باشید باید او را بشناسید. پس سعی کنید هرطور شده این ویژگی های زنانه را بشناسید تا بیشتر پی به خصوصیات زنان ببرید :
1. پیوندجویی
روانشناسها میگویند اگر فقط یک فرق بین زنها و مردها باشد این است که برای زنها ارتباط برقرار کردن با دیگران مهمترین چیز است و برای مردها استقلال و اقتدار. اینکه زنها خیلی بیشتر به ارتباط با دیگران اهمیت میدهند، از همان کودکی شروع میشود. حتماً همهی شما دیدهاید دخترها عروسک را بهعنوان اسباببازی اصلی انتخاب و با آن ارتباط برقرار میکنند. روانشناسها به این ویژگی زنانه "پیوندجویی" میگویند.
پیوند با خانوادهی پدری :زنها از مردها پیوندجوتر هستند و برای رابطه با دیگران اهمیت بیشتری از مردان قائلاند. یکی از مهمترین کسانی که زنها برای رابطه با آنها انرژی میگذارند، خانوادهی پدریشان است. از خواهر، مادر، برادر و پدر گرفته تا بچههای خواهر و برادرها و دایی و عمو و عمه و خاله همه و همه میتوانند در دایرهی دغدغههای یک زن قرار بگیرند و از همهی آنها خبر بگیرند. معمولاً مردها این رفتار همسرانشان را در تقابل با قدرت خودشان میدانند و برای همین از زنها میخواهند بین خانواده و شوهرشان به یکی اولویت بدهد. معلوم است میخواهند آن یکی هم خودشان باشد. در صورتی که رابطه با خانوادهی پدری، فقط به خاطر ویژگی پیوندجویی خانمهاست. همان ویژگی که آنها را به شوهرانشان هم وصل کرده است!
رازداری نکردن : یکی از مسائلی که بین مردها و زنها همیشه اختلاف است مرز بین چیزی است که باید بیرون از خانه گفته شود و چیزهایی که نباید گفته شود. زنها به خاطر ویژگی پیوندجویی معمولاً هم مرزها را بازتر میگیرند و هم تعداد آدمهایی که میتوان چیزهایی را که در ذهن مردها خصوصی است به آنها گفت. یک زن ممکن است در اتوبوس بین شهری سر درددل را به یک کنار دستی غریبه باز کند و خصوصیترین چیزهای زندگیاش را به او بگوید. اتفاقی که در مورد مردان تقریباً غیرممکن است.
2. عاطفی بودن
زنها عاطفیتر از مردها هستند. این یک باور عمومی است که اتفاقاً پایههای علمی هم دارد. البته روانشناسها کمی جزئیتر در این مورد اظهار نظر میکنند. آنها میگویند مردها میتوانند جنبههای عقلانی و احساسی یک ماجرا را از هم جدا کنند، اما زنها حتی در یک بحث منطقی زود احساساتی میشوند. عصبشناسها میگویند دلیل این قضیه میتواند این باشد که مرکز عاطفه در مردها فقط در نیمکرهی راست مغز آنهاست در صورتی که مراکز عاطفه در زنها هم در سمت چپ و هم در سمت راست مغز پراکنده است. حتماً میدانید سمت چپ مغز مسئول تکلم و تفکر منطقی است. برای همین احتمالاً خیلی از مردها تعجب میکنند چرا وقتی یک بحث منطقی را با زنانشان پیش میبرند، آنها ناگهان احساساتی میشوند. البته در مقابل خانمها هم از اینکه مردها حتی در یک بحث احساسی میتوانند خونسردی خودشان را حفظ کنند و با منطق خودشان پیش بروند تعجب میکنند.
اگر بخواهیم کلیتر نگاه کنیم، مخصوصاً مردهایی که زنان موفقی دارند، ممکن است به این اشتباه بیفتند که چون همسرشان در جمع آدمهایی است که خیلی خوب از پس خودشان و کارهایشان برمیآیند دیگر نیازی به حمایت عاطفی ندارد. اما روانشناسی زنان دقیقاً بر عکس این را میگوید. حتی زنانی که اسطورهی اعتماد به نفس هستند در مقابل شما دوست دارند زنانه رفتار کنند و از حمایت عاطفیتان برخوردار شوند. دعوای همیشگی زنان و مردان در به جمله آوردن جمله "دوستت دارم" توسط مردها ریشه در همین تفاوت جنسیتی دارد.
زنها به خاطر عاطفی بودنشان بیشتر از مبالغه در جملههایشان استفاده میکنند. وقتی آنها میگویند هیچ وقت، همیشه، بهترین، بدترین، همه یا هیچ واقعاً منظورشان دقیقا آن جملهها نیست. اما شما بهعنوان یک مرد احتمالاً منطقی فکر میکنید و میبینید واقعاً آنطور که همسرتان گفته نیست و وارد یک جدل بیحاصل منطقی با او میشوید.
3. خوشصحبتی
مردان معمولاً از این شکایت دارند که همسرانشان خیلی حرف میزنند. برای همین در مورد زیاد حرف زدن زنان هم تا دلتان بخواهد لطیفه و پیامک درست شده است. روانشناسان هم موافقاند زنها و مردها هم در میزان صحبت کردن و هم در شیوهی صحبت کردن با هم فرق دارند. عصبشناسها میگویند مردان برای حرف زدن فقط از نیمکرهی چپشان استفاده میکنند اما زنها از هر دو نیمکره. روانشناسان رشد میگویند تجهیزات سخن گفتن (مثلاً تارهای صوتی) در زنها زودتر از مردان رشد میکند.
روانشناسهای تکاملی هم میگویند، در طول قرنها مردها یاد گرفتهاند ساکتتر باشند و زنها یاد گرفتهاند که بیشتر حرف بزنند. آنها میگویند هزاران سال پیش زنان به صورت گروهی با زنان دیگر حرکت میکردند و در حالیکه بچههایشان را در بغل داشتند پا را از محدودهی غار فراتر نمیگذاشتند. اگر آنها با همدیگر رابطه برقرار میکردند احتمال بقایشان بیشتر بود. اما مردها باید خاموش در بالای تپه به انتظار شکار مینشستند. اگر آنها حرف میزدند شکار فرار میکرد و بقایشان به خطر میافتاد.
گذشته از میزان حرف زدن مشکلاتی که تفاوت در نحوهی حرف زدن خانمها و آقایان ایجاد میکند خودش را به شکلهای متفاوتی در محیط خانواده نشان میدهد که در ادامهی فصل با ذکر مثال آنها را توضیح میدهیم.
گزارش توصیفی خانمها : روانشناسها میگویند اگر دو دستهبندی کلی در مورد گزارش روزمره باشد یکی گزارش توصیفی و یکی گزارش علمی است. زنها معمولاً از حرف زدنشان گزارش توصیفی و با جزئیات، اما مردها از گزارش علمی و منطقی استفاده میکنند. این تفاوت از همان بچگی هم در مورد دخترها و پسرها وجود دارد. حتماً یادتان هست خواهرتان چهطور با آبوتاب در مورد اتفاقهای مدرسه برای مادرتان حرف میزد اما شما به عنوان یک پسر حس میکردید اتفاق خاصی در مدرسه نیفتاده است که قابل تعریف کردن باشد. در واقع نه گزارش توصیفی زنها نشانهی پرحرفی آنهاست و نه تیتروار ردیف کردن وقایع روزانهی مردها، نشانهی بیتوجهیشان. بهترین راهکار برای مردها این است که بگذارند زنها طبق طبیعتشان رفتار کنند و حرف خودشان را بزنند و آنها گوش بدهند. همین! مخصوصاً زنهای خانهدار، که بیشتر تنها هستند، بیشتر به گوش دادن مردها نیاز دارند. گاهی همین گوش ندادن آنقدر برای خانمها مسئله میشود که آنها را به وادی طلاق میکشاند.
ضمن اینکه زنها حرف میزنند تا صرفاً حرف زده باشند، مردها همیشه دنبال راهحل میگردند و برای همین حرف زنها را قطع میکنند تا راه حل دهند و مکالمه را تمام کنند و این همیشه زنها را عصبانی میکند.
غیر مستقیم حرفزدن خانمها : سبک بیان زنها و مردها با هم فرق میکنند. مردها حرفشان را شفاف و مستقیم میزنند، اما زنها غیرمستقیم میخواهند منظورشان را برسانند. یونگ، روانشناس مشهور در یکی از کتابهایش زنها را به عنکبوت تشبیه میکند. میگوید آنها برای رسیدن به مقصودشان آنقدر نقطههای مختلف را با تارهایشان به هم وصل میکنند که گاهی خودشان در تار خودشان گیر میافتند. البته شیوهی حرف زدن زنها خیلی هوشمندانه است. وقتی همسر شما غیرمستقیم حرف بزند، حتی اگر شما با او مخالفت کنید، رابطه موقتاً به هم نمیخورد. همهی اینها به همان پیوندجویی و عاطفی بودن زنها مربوط است که در فصلهای قبل هم به آنها اشاره شد. در واقع مردها نباید فکر کنند که حرفهای زنها کلمه به کلمه همان است که میگویند. آنها باید با توجه به فضای عاطفی و اتفاقهای قبلی حرف زنها را رمزگشایی کنند. ممکن است معنای حرف همسر شما دقیقاً عکس آن چیزی باشد که میگوید یا میخواهد. معمولاً باید پشت حرفهای او دنبال "جلب حمایت عاطفی" و "شرح وظایف خودتان به عنوان یک شوهر" باشید!
مبالغهی زنان : زنها به خاطر عاطفی بودنشان بیشتر از مبالغه در جملههایشان استفاده میکنند. وقتی آنها میگویند هیچ وقت، همیشه، بهترین، بدترین، همه یا هیچ واقعاً منظورشان دقیقا آن جملهها نیست. اما شما بهعنوان یک مرد احتمالاً منطقی فکر میکنید و میبینید واقعاً آنطور که همسرتان گفته نیست و وارد یک جدل بیحاصل منطقی با او میشوید. این جدل به جای اینکه چیزی را حل کند زنها را غمگینتر یا عصبانیتر میکند. بهتر است به حرفش گوش دهید و بگذارید حرفش را بزند تا آرام شود.
4. شم زنانه
زنها و مردها زبان بدن متفاوتی دارند. زنها لبخند بیشتری میزنند. فضای شخصی کمتری لازم دارند و معمولاً نزدیکتر به هم میایستند. زنها حالت بدنی متفاوتی میگیرند و معمولاً دستهایشان را به حالت م?دبی به هم قفل میکنند یا حالت دست به سینه میگیرند و پاهایشان را هم به هم نزدیکتر میکنند و موقع نشستن آنها را به یک طرف میگیرند.
اما از همهی اینها مهمتر این است که زنها توانایی کشف نشانههای زبان بدن دیگران را دارند. چیزی که روانشناسها به آن میگویند "رمزگشایی". زنها بیشتر از شما میتوانند از حالت صورت و بدنتان بفهمند چه منظور یا احساسی دارید. بنابراین سعی نکنید به آنها دروغ بگویید! ضمن اینکه چون توانایی شما در این مورد کمتر است سعی کنید ذره ذره زبان بدن همسرتان را یاد بگیرید تا بتوانید ذهن او را بخوانید. حالا که توانایی طبیعیتان در این مورد کمتر است، لااقل خودتان، خودتان را تربیت کنید!
5. حسادت زنانه
زنان دوست دارند آخرین کسی باشند که به قلب شوهرشان وارد میشوند. بعد از آن هم به وسیلههای مختلفی میخواهند در را پشت سرشان ببندند و نگذارند کسی وارد شود. برای زنها حتی از اولین لحظهی آشنایی مهم این است آیا این مرد تا آخر عمر به من وفادار خواهد ماند یا نه. عصبشناسها میگویند "احساس خاص بودن" و اینکه "من تنها زنی هستم که در زندگی شوهرم وجود دارد" تأثیر فوقالعادهای روی شیمی و مغز زنان میگذارد.
روانشناسهای تکاملی میگویند نیاز به تعهد مردها در طول سالیان دراز ایجاد شده است. زنها برای منتقلکردن ژنها به بچههایشان باید مردی را انتخاب میکردند که در دورهی بارداری و شیر دادن به بچه از او مراقبت کند. مردان متعهد با احتمال بیشتری این کار را انجام میدهند.
انحصارطلبی زنها آنقدر قوی است که حتی میتواند باعث یک اضطراب دائمی و ترس از خیانت شوهرشان شود. زنها از ابزارهای زیادی برای بسته ماندن در پشت سرشان استفاده میکنند. بعضی از آنها شوهرشان را امتحان میکنند، بعضی از آنها مرتب در مورد زنهای دیگر از شوهرشان میپرسند، بعضی از آنها شوهرشان را بازخواست میکنند، بعضی مرتب وسایل شخصی مثل موبایل همسرشان را چک میکنند، بعضی از آنها محدودش میکنند و بعضی حتی شوهرشان را مجبور میکنند محیطی را که "شهری است پر کرشمه و خوبان ز شش جهت" را عوض کنند.
اگر خیانت جنسی زن برای مردان یک فاجعه باشد، خیانت عاطفی مردها برای زنها فاجعه است، بنابراین حسادت زنها هم بیشتر از نوع عاطفی است تا جنسی. بهترین راه برای شما به عنوان یک مرد یک جمله است: "همسرتان را حساس نکنید."
تنوع سلولهای مخروطی در چشم زنها باعث میشود آنها رنگهای بیشتر و دقیقتری را درک کنند. یک زن بیشتر احتمال دارد رنگ فیروزهای و لاجوردی را از هم تشخیص دهد، مردها به هر دو میگویند آبی!
6. تنوعطلبی زنانه
زنها در بسیاری از موارد از مردها تنوعطلبترند. از مبلمان منزل گرفته تا لباس و آرایش. عصبشناسها میگویند این به جنسیت آنها برمیگردد. در مغز مردها برای هر چیزی تقریباً یک مرکز در یک نیمکره وجود دارد، اما مغز زنها حالت عمومیتری دارد و برای هر کار چندین مرکز پراکنده در دو نیمکره وجود دارد. غیر از این جسم پینهای که دو نیمکره را بههم متصل میکند در زنها ضخیمتر است. همین میتواند باعث تنوعطلبی آنها شود. علاوه بر این، تنوع سلولهای مخروطی در چشم زنها باعث میشود آنها رنگهای بیشتر و دقیقتری را درک کنند. یک زن بیشتر احتمال دارد رنگ فیروزهای و لاجوردی را از هم تشخیص دهد، مردها به هر دو میگویند آبی.
روانشناسان میگویند احساسات گستردهی زنان و تفاوتهای مغزیشان باعث میشود حسابی تنوعطلب باشند. تنوعطلبی خانمها معمولاً خودش را در پوشش، آرایش، گرایش به مد، پاساژگردی و تغییر مبلمان نشان میدهد. چیزی که شما بهعنوان یک مرد ممکن است حوصلهاش را نداشته باشید. ممکن است شما این رفتارها را پای ولخرجی، بیملاحظگی یا بیکاری همسرتان بگذارید اما در واقع آنها دارند طبق طبیعت تنوعطلب خودشان رفتار میکنند. اگر میخواهید آنها را درک کنید به عشق ماشینهای همجنس خودتان نگاه کنید که دلشان میخواهد هر ماه ماشین یا وسایلش را عوض کنند.
برگرفته از : مجله سپیده دانایی
بالای ایمیل بر روی گزینه Show Images یا Display images belowکلیک کنید
جهـت دانـلود تـمام تصاویـر ایـن ایمیـل، اینـجـا کلیـک کنیـد
چنـد نکتـه مهـم در خریـد لبـاس
رنگهایی را که به شما نمیآید، نپوشید:ممکن است شما از یک حراجی یک ژاکت آبی فوقالعاده خوش رنگ و عالی پیدا کنید که بتوانید آن را به یک سوم قیمت اصلیاش بخرید ولی زمانی که آن را مقابل آینه جلوی خودتان میگیرید اصلا به شما نیاید این از همان لباسهایی است که اصلا نباید به فکر خرید آن باشید. چون بهترین لباس برای شما رنگی دارد که به رنگ پوست شما، رنگ چشم شما و حتی رنگ موهایتان میآید. صرفا خوش رنگ بودن لباس کافی نیست که شما آن لباس را برای پوشیدن انتخاب کنید
اعتیاد به خرید را کنار بگذارید: بعضی از خانمها فقط 20 درصد لباسهای داخل کمدشان را میپوشند، میدانید چرا؟ چون خیلی از آن لباسها را برای نپوشیدن خریدهاند! این 80 درصد بقیه یا رنگ دلخواهشان را ندارند و یا در آنها راحت نیستند و یا خیلی تنگ هستند. اگر شما هم یکی از این بانوانی هستید که فقط برای پر کردن کمد لباستان به خرید میروید، حتما میدانید که لباسهای زیادی برای نپوشیدن دارید. بنابراین این عادت را کنار بگذارید و فقط به دنبال خرید لباسهایی باشید که دقیقا از نظر اندازه، رنگ، جنس و مدل موردپسند شما هستند
کفشهای نپوشیدنی را نخرید: وقتی برای خرید کفش به بازار میروید پیش از آن دقیقا تعیین کنید که این کفش را برای چه مکانی قصد دارید استفاده کنید. محل کار، مهمانی، مدرسه و دانشگاه؟ وگرنه کفشهای زیادی در جاکفشیتان سردرمیآورند که اصلا برای پوشیدن مناسب نیستند یا خیلی براقند و یا خیلی پاشنه بلند و یا حتی مدل آنها را نمیتوانید با لباسهایتان ست کنید
پارچههایی را که به هم نمیآیند، با هم ست نکنید: پارچههای لباسهای پاییزی و زمستانی بهطورمعمول سنگینتر، زبرتر و خشنتر هستند در حالی که پارچههای لباسهای بهاری و تابستانی، سبک، رها و خنک هستند و از الیاف طبیعی ساخته شدهاند. بنابراین شما نباید پارچهها و لباسهایی را که اصلا با یکدیگر هماهنگ نیستند، بپوشید. برای مثال پوشیدن یک روپوش پشمی با یک روسری حریر چندان زیبا به نظر نمیرسد و شما باید دور پوشیدن این لباسها را خط بکشید در عوض میتوانید روپوش پشمیتان را با یک روسری ضخیمتر ست کنید
لباسهای خیلی براق نپوشید: برای یک مهمانی عصر و یا صبح پوشیدن لباسهایی با پارچههای خیلی براق چندان زیبا نیست چون لباس شما را خیلی سنگین نشان میدهد. پارچههای ساتن و براق و حتی سنگدوزی شده برای لباسهای شب مناسبترند و نه لباسهای روز
زیورآلات زیادی به خودتان آویزان نکنید: زیورآلات خیلی زیاد هم از آن دسته وسایلی است که باید از خودتان دور کنید. این روزها استفاده از زیورآلات زیاد چندان مد نیست و اگر شما در یک مهمانی زنانه از زیورآلات خیلی زیادی استفاده کنید، ممکن است خیلی شلوغ و نامرتب به نظر برسید. به جای آن به سراغ خرید یک سرویس سادهتر از گردنبند، انگشتر و گوشواره و دستبند، حتی میتوانید فقط از چند عدد از این زیورآلات استفاده کنید برای مثال گردنبند و انگشتر به این ترتیب سادهتر و شیکتر به نظر میرسید
لباس را فقط به امید لاغرتر شدن نخرید: شاید برای شما هم پیش آمده باشد که یک دامن و یا شلوار و یا حتی مانتو را در یک فروشگاه دیده باشید که سایز 36 داشته باشند ولی سایز شما 40 باشد، میدانستید که این لباس 2 سایز از شما کوچکتر است ولی آنقدر آن لباس به دلتان نشسته باشد که آن را بخرید و با خودتان عهد کنید که چند سایز کم میکنید که اندازه آن لباس شوید ولی بهطورمعمول چنین لباسهایی را هیچوقت نخواهید پوشید و از خیر سایز کم کردن هم میگذرید. بهترین کار هنگام خرید لباس این است که لباسی را بخرید که در همان لحظه دقیقا اندازه شما باشد تا بتوانید با خیال آسوده آن را بپوشید
لباسهای رسمی و غیررسمی را با هم نپوشید: پوشیدن لباسهای رسمی و غیررسمی با هم یکی از همان دست لباسهایی است که شما باید پوشیدن آن را از سرتان بیرون کنید. پوشیدن کفش کتانی با کت و شلوار و حتی کفشهای عروسکی و رنگی زنانه با یک مانتو شلوار برشدار و رسمی محل کار چندان زیبا نیست. اگر قرار است امروز با تیپ رسمی از منزل بیرون بروید تمام لباسهایتان را در این مدل هماهنگ کنید و اگر قرار است با تیپ اسپرت منزل را ترک کنید، لباسها و کفشهایتان را همه اسپرت انتخاب کنید.
لباسهای خیلی تنگ یا خیلی گشاد نپوشید: حتما شما هم دوست ندارید یک پیراهن خیلی تنگ را در یک مهمانی زنانه بپوشید که همه بگویند که خیلی چاق هستید؟ پیش از انتخاب لباس به اندامتان و نقصهای احتمالی آن دقت کنید. اگر شما پایین تنه بزرگی دارید، کمرتان چندان باریک نیست نباید به سراغ خریدن لباسهایی بروید که کمر و پایین تنه تنگ و چسبان دارند در عوض میتوانید به سراغ خریدن مدلهایی بروید که دامنهای تور دارد ژپوندار بزرگی دارند که بلافاصله از روی کمر شما شروع میشوند در این صورت پایینتنه شما را میپوشانند و اگر بالا تنه متناسبی داشته باشید در این لباس فوقالعاده خوش اندام به نظر میرسید.
کفشهای خاکی و واکس نخورده را نپوشید: پیش از اینکه منزل را ترک کنید نگاهی به کفشهایتان بیندازید اگر خاکی و واکس نخوردهاند، دستی به سر و گوششان بکشید. بسیاری از افراد، آدمهای خوش لباس را از کفش و جورابشان میشناسند. داشتن کفشهایی واکس خورده و مرتب و جورابهایی که با آن هماهنگ است از شما یک آدم خوشتیپ میسازد
اگر چاق هستید، پارچههای طرحدار نپوشید: اگر شما خانمی هستید که کمی اضافه وزن دارید به سراغ خرید پارچههای طرحدار و یا تورهای با گلهای درشت برای دوختن لباسهای مهمانیتان نروید چون این لباسها شما را چاقتر و پهنتر نشان میدهند و به جای لباسهای سر تا پا یک رنگ و با طرحهای هندسی عمودی را انتخاب کنید.
مراسم کوچ نمادین عشایر بعدازظهر دیروز جمعه، در خیابان ولیعصر تهران با حضور مردم برگزار شد. برگزاری این مراسم در راستای جشنواره ملی صدای عشایر که از 14 تا 19 بهمن ماه در محل نمایشگاه بین المللی تهران برپا می باشد، بوده است.
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
در صورتیکه عکسها قابل نمایش نیست، در بالای ایمیل بر روی گزینه Show Images یا Display images belowکلیک کنید
دکتـر حبـیبی، مـرد روی جلـدهای گـلآقـا رفـت
خبرگزاری ها گزارش دادند که دکتر حسن حبیبی که از مدت ها پیش به دلیل نارسایی قلبی و جراحی معده در بخش CCU یکی از بیمارستان های تهران بستری بود، به رحمت ایزدی پیوست. وی در روز دوازدهم بهمن 1391 در سن 75 سالگی دیده از جهان فرو بست. مراسم درگذشت مرحوم حبیبی قبل از ظهر جمعه 13 بهمن از مقابل بنیاد ایران شناسی برگزار شد.
حبیبی متولد 1315 تهران و از جمله حقوقدانانی بود که پس از انقلاب اسلامی، پیش نویس متن قانون اساسی را تهیه کرد. او بین سالهای 1368 تا 1380، معاون اول روسای جمهوری وقت ایران (هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی) بود. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزیر علوم و آموزش عالی، وزیر دادگستری و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز از جمله سمت هایی بود که حبیبی پس از انقلاب اسلامی ایران برعهده داشت. مرحوم حبیبی همچنین ریاست بنیاد ایران شناسی و عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی را برعهده داشت.
دکتر حسن حبیبی سالها معاون رئیس جمهوری بود. اما در بین همه سیاستمدارانی که در این سالها آمدند و رفتند، ویژگی داشت که نامش را در ذهن مردم جاودانه کرد. خوانندگان گلآقا به یاد دارند که بسیاری از روی جلدهای هفتهنامه گلآقا کاریکاتور دکتر حبیبی را برخود داشت. درک طنز و انتقاد از سمت او ژستی سیاسی نبود. دکتر حبیبی بیشتر از مرد سیاست بودن، اهل فرهنگ بود. سابقه او در تدوین کتاب وزین ایران، ریاست مرکز ایرانشناسی و نوشتههایش گواهی براین مدعاست. همین بود که باعث شد پس از کنارهگیری او از عالم سیاست، گلآقا کتابی تحت عنوان با دکتر حبیبی در گلآقا که شامل مجموعه آثاری که در رابطه با او در گلآقا چاپ شده بود منتشر و تقدیمش کند. تقدیم مردی که هیچگاه فکر نکرد طنز و انتقاد، ممکن است مسخرگی و توهین باشد و دامنش را آلوده کند. حبیبی مردی بود که در کسوت سیاستمداری هم طنز را میفهمید.
در ادامه ایمیل کاریکاتورهای مرحوم دکتر حسن حبیبی "مرد روی جلد گل آقا" در سالهای 69 تا 72 را می بینید.
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
در صورتیکه عکسها قابل نمایش نیست، در بالای ایمیل بر روی گزینه Show Images یا Display images belowکلیک کنید
.: Weblog Themes By Pichak :.