ازدواج مردی با دانشآموز ، معلم و مدیر مدرسه !
افکارنیوز: یک مرد 50 ساله سعودی که نامش فاش نشده است با یک دختر دانشآموز، یک معلم و مدیر مدرسهای که در نزدیکی خانهاش قرار دارد، ازدواج کرده است.همسر چهارم وی که سمت سرپرست آموزش را در اختیار دارد بر مدرسهای که سه همسر دیگر شوهرش در آن فعالیت میکنند نظارت میکند.
تصور کنید یک دختر دانشآموز در کلاس درس حضور پیدا میکند، در حالی که معلم و مدیر مدرسهاش نیز دیگر همسران شوهرش هستند.
به گزارش العربیه، یک مرد 50 ساله سعودی که نامش فاش نشده است با یک دختر دانشآموز، یک معلم و مدیر مدرسهای که در نزدیکی خانهاش قرار دارد، ازدواج کرده است.
روزنامه عکاظ عربستان با انتشار این خبر مینویسد: ماجرا به اینجا ختم نمیشود و آنجایی جالبتر میشود که وی همسر چهارمی نیز اختیار کرده است، همسر چهارم وی که سمت سرپرست آموزش را در اختیار دارد بر مدرسهای که سه همسر دیگر شوهرش در آن فعالیت میکنند نظارت میکند.
معلم این مدرسه و یکی از چهار همسر این مرد عربستانی در گفتوگو با روزنامه عکاظ درباره نحوه برخورد و رفتار با دیگر همسران شوهرش در مدرسه میگوید: کار با همسران شوهرم تفاوتی با نحوه برخورد با دیگر همکاران و دانشآموزان مدرسه ندارد.
گفتگویی با باران کوثری درباره وضعیت ممنوع الکاری اش
به گزارش کافه سینما متن زیر بخش هایی از گزارش روزنامه مغرب در این مورد است که در ادامه می خوانید:
با توجه اتفاقاتی که در رزوهای پیشین مبنی بر ممنوعیت های پیوسته باران کوثری منتشر می شود.این خبر نیازمند تایید یا تکذیبی بود که در گام نخست با تماسی با وی این خبر تایید شد. باران کوثری اگر چه این خبر را تایید کرد اما در ارتباط با دلایل چنین اتفاقی اظهار بی اطلاعی کرد و گفت:” از اصل ماجرا خبر ندارم. من نیز همان اندازه که شما در جریان هستید از ماجرا آگاهم.”
وی در مورد احتمالاتی که برای این ممنوعیت وجود دارد بیان کرد:”هیچ اتفاق ویژه ای رخ نداده است جز این که این چند ماه اخیر به گونه های مختلف به من توهین شده و به جای این که من نسبت به این توهین ها و قضایا شاکی باشم . به عنواین مختلف از کارم جلو گیری می شود . همون طور که مطلع هستید چند ی پیش برای حضور من در تاتر ممنوعیت ایجاد کرده و به این شکل کسانی را متضرر کرد و حالا قضیه به سینما کشیده شده.” وی در مورد مرجع تصمیم گیرنده برای عدم حضور وی در این فیلم که در خبر وزارت فرهنگ و ارشاد اعلام شده بود.گفت: “هیچ نامه رسمی از هیچ مرجع قانونی وجود ندارد کسی نمی داند این تصمیم از کدام سمت گرفته شده و ابلاغ شده است . فقط با عوامل فیلم خسته نباشید تماس گرفته و چنیین حرفی زده اند. کارگردانان نیز با احترام کامل این مسئله را با من در میان گذاشتند و اجازه خواستند همراه با پیشنهادی که همراه این تصمیم بود یک فرد دیگر را برای نقش من جایگزین کنند. من نیز قبول کردم زیرا که ماهیت انجام یک کار خیلی مهم تر از حضور من یا هر بازیگر دیگری است مهم این است که فیلم به پایان برسد. چه با حضور من چه بدون من”
وی در ادامه با تاکید بر این مسئله که هنوز هیچ اصلاعی از مرجی که چنین تصمیمی را گرفته است ندارم می افزاید:
بارها خواستم تا نامه ای مبنی بر ممنوعیت کاری خود ببینم همان زمان که در مورد تاتر چنین تصمیمی گرفته شد. نامه یا اعلام رسمی وجود نداشت.کسی با خود من تماس نگرفته بود که از ممنوعیت بگوید حتی در قضیه نمایش خشک سالی و دروغ محمد یعقوبی که اتفاق افتاد به سراغ حراست مرکز هنر های نمایشی رفتم . از انها خواستم که بنا به آن ممنوع کار بودم را نشانم دهند. اما در پاسخ گفتند اجازه چنین کاری را ندارند.وی در ادامه درمورد تصمیمی که به صورت رسمی اعلام نشده چه تصمیمی دارد می گوید:” چون هنوز نمی دانم با چه مرجعی رو به رو هستم و حتی نمی دانم این تصمیم به واقع متعلق به وزرات ارشاد است یا از سمت جای دیگر گرفته شده است .نمی دانم باید از کجا به دنبال یافتن پاسخ و دلیل باشم.و از انجا که خیال میکنم در کشور قانون مداری زندگی میکنم در حال حاضر مشغول تماس باکسانی هستم که شاید بتوانند اصل قضیه را برایم روش کنند و اگر بتوانم به مرجع اصلی برسم انگاه حتما از انها برای سوالاتم پاسخ خواهم خواست آن زمان است که نسبت به ممنوعیتی که برای من قائل شده اند از مراجع مرتبط و غیر مرتبط دلیل خواهم خواست. اما حالا ترجیح میدهم به جای انتظار پشت در هایی که بسته اند منتظر بمانم.”
باران کوثری در مورد ممنوعیت های مداوم خود و واحتمال مشکلاتی که در اینده گریبان گیر کارهایش خواهد شد تصریح کرد:”دلیلی نمی بینم بر اساس تصمیم بدون مرجع رسمی خود را ممنوع الکار بدانم . من به کارم ادامه خواهم داد”
وی در مورد پیشنهاد های دیگرخود می گوید:” در حال حاضر علاوه برچند نمایش نامه ای که در دست دارم.دو پیشنهاد سینمایی نیز که قرار است برای جشنواره فیلم فجر اماده شود وجود دارد و من باید انتخاب کنم. بدون شک با انتخاب یکی از انها یا به تمرین تاتر خواهم رفت یا بر سر صحنه فیلم برداری بر می گردم”
وی در پاسخ به این که ایا کارگردانان این پیشنهاد ها از موضوع ممنوع الکاری شما با خبر هستند بیان کرد:” بله همه خبر دارند.استعالم در مورد این قضیه به عهده انان است.”
باران کوثری در خاتمه تاییذ می کند .”هم اکنون به انتظار یافتن مرجعی هستم که امیدوارم از طریق رایزنی هایی که انجام داده ام پیدا کم.
اما اگر این تماسها به نتیجه ای نرسید مجبور خواهم بود از طریق مطبوعات به دنبال یافتن اصل ماجرا و پاسخ سوالاتم باشم.
منبع : کافه سینما
فریب شیطان به 9 طریق کاملا مشروع !
شیطان برای گمراهی انسان ها از راحترین و کاربردی ترین روش ها استفاده می کند. مواردی که در نظر انسان ها عادی و مشروع است، آن چنان وسوسه می کند که در همان طریق آدمی را به خطا می کشاند. مثلا با ایجاد محبت به دنیا، محبت به مال، محبت به فرزند، اظهار علاقه در مقام های شغلی، شهوت، قدرت، و … گام به گام در مسیری قرار می دهد که انسان را از فضائل دور می کند.
پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) در حدیثی می فرمایند:
“نُه چیز است که با وسوسه های شیطانی منجر به آفت زدگی برای انسان می شود؛
اول از همه گفتار و سخن گفتن است که با وسوسه های شیطانی، دروغ و غیبت آن را در عبادت، تنبلی و خستگی رسوخ می کند، زیرکی انسان تبدیل به خودنمایی می شود و یا بذل و بخششی که همراه با منت گذاشتن باشد. در مواردی چون زیبایی ظاهری، انسان به وسوسه شیطان به خودنمایی و خودپرستی آلوده می شود. انسان بردبار با نیرنگ و فریب ابلیس به راه های سفاهت و ابلهی کشیده می شود.”
یکی از بزرگترین نعمت های خداوند زبان است که وسیله بیان خواسته ها و نیازهای آدمی در قلمرو زندگی است. زبان وسیله ای است برای اظهار افکار، نظریات، ذوق ها و خلاقیت های گوناگون در ابعاد مختلف و نیز وسیله ای برای تبادل اندیشه ها و فرهنگ ها از فردی به افراد دیگر و از جامعه ای به جامعة دیگر است .
زبان یکی از اساسی ترین وسائل رشد و تکامل انسان می باشد و خداوند برای جلوه دادن بزرگی و اهمیت این نعمت، پس از طرح موضوع خلقت، تعلیم بیان را مطرح و می فرماید:«الرحمان. علم القرآن. خلق الانسان. علمه البیان » خدای مهربان قرآن را آموخت، انسان را آفرید و بیان را به او آموخت.
منت گذاری در انفاق یکی از آفات انفاق، اذیت و آزار و منت گذاری است که ممکن است انفاق کننده را به ورطه سقوط بکشاند و عملش را تباه کند. قرآن م?منان را از این کار بیم داده است: «ای کسانی که ایمان آورده اید، انفاق و بخشش های خود را با منت نهادت وآزار رساندن، باطل نسازید»
وسیله ای که هم می تواند خیر باشد و هم شر!
انسان نتیجة فکر و اندیشة خود را بوسیله سخن آشکار می نماید. اگر سخن و گفتار نبود انسان به سختی می توانست آنچه در باطن خود بود آشکار نموده و یا خبری از دیگری بفهمد.
امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: به واسطه زبان دوزخیان در آتش افتند و به زبان اهل نور را نور بخشند (بنور و روشنائی میرسند) پس زبانتان را حفظ کرده و آن را بذکر خدا مشغول کنید. امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرمایند: همانا بیشترین گناه فرزند آدم در زبان او است.
امام محمد باقر (علیه السلام) می فرماید: همانا این زبان کلید هر خیر و شر است پس سزاوار است برای مومن بر زبانش مهر بزند چنانکه بر طلا و نقره اش مهر میزند(و مالش را حفظ می کند) نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: خداوند رحمت کند م?منی را که زبانش را از هر شری نگه دارد پس این صدقه ایست از خود او بر خویشتن سپس امام فرمود: کسی از گناه سالم نمی ماند تا آنکه زبانش را نگه دارد.
منت گذاری در انفاق
یکی از آفات انفاق، اذیت و آزار و منت گذاری است که ممکن است انفاق کننده را به ورطه سقوط بکشاند و عملش را تباه کند. قرآن م?منان را از این کار بیم داده است: «ای کسانی که ایمان آورده اید، انفاق و بخشش های خود را با منت نهادن و آزار رساندن، باطل نسازید.»
نکته شایان توجه این است که قرآن چنین شخصی را به ریاکاری که به روز رستاخیز ایمان ندارد، تشبیه کرده است.
کسی که دروغ گفت زیبایی اش از دست می رود، زیرا دروغ حقیقت ندارد اما بر اساس تجسّم اعمال واقعیت زشتی دارد و این زشتی بر زیبایی ظاهری فرد دروغگو اثر سوء گذارده موجب ازبین رفتن زیبایی وی می گردد
مواظب زیبایی هایمان باشیم
هم چنان که گلها دچار آفت می شوند، جمال و زیبایی را نیز آفتی است؛ بهره مندی از انواع زینتها، مال و ثروت، مرکب گران قیمت، خانة مجلّل و لباس فاخر و… فی نفسه جایز است، اما اگر سبب تکبّر و فخرفروشی و تجاوز به حقوق دیگران شود، ممنوع است و نابودکننده جمال و زیبایی است.
داستان قارون در قرآن مجید سمبّل کسی است که مال وثروت دنیایی و بهره مندی از انواع زینتها و تجملّات سبب تکبّر و خودبرتربینی و در نهایت هلاکتش گردید. وی از قوم بنی اسرائیل بود، روزی به وضعی خاص و با تمام تجملّاتش و در حالی که زینتهای خود را همراه داشت از خانه خارج شد «فخرج علی قومه فی زینته» (القصص:78)
کلمه «فی زینته» در آیه شریفه نشانگر آن است که خروج از منزل برای کارهای عادّی و روزمرّه نبوده؛ بلکه برای خودنمایی و فخرفروشی بوده است. از جملاتی که مردم با دیدن او گفتند و آرزویی که کردند، پیدا است که با تمام تجملّات و زینتهایی که در اختیار داشته، در اجتماع ظاهر شده و افراد ضعیف الایمان با دیدة مادّی و ظاهربین او را نگریستند، شیفته و مفتونش گشتند، او را فردی خوشبخت پنداشته و حسرتبار آرزو کردند ای کاش جای او بودند و مثل او این همه ثروت داشتند.
نقل سرنوشت خفّت بار قارون و فرو رفتن وی در زمین آن هم در برابر چشمان بهت زده مردمی که تا چند لحظه پیش دلهایشان مالامال از آرزوی همانندی او گشته بود، درسی است که استفاده از زینتها نباید برای خودنمایی یا عاملی برای انحراف اذهان عمومی مردم از معنویات و توجّه آنها به مادیات باشد که این یکی از آفات جمال است و یکی دیگراز آن آفتها دروغگویی است «جاء عن ابی جعفر قال: من کذب ذهب جماله» (کراجکی، 1394ق، ص50) کسی که دروغ گفت زیبایی اش از دست می رود، زیرا دروغ حقیقت ندارد اما بر اساس تجسّم اعمال واقعیت زشتی دارد و این زشتی بر زیبایی ظاهری فرد دروغگو اثر سوء گذارده موجب ازبین رفتن زیبایی وی می گردد.
منابع:
تبیان
خصال، شیخ صدوق، ص 490
فصلنامه بانوان شیعه شماره 27
سایت حوزه
تهیه و گردآوری : بخش مذهبی بروزترین ها
در این مجموعه با نمونه هایی بسیار زیبا از جدیدترین مدل های کفش و بوت زنانه و دخترانه آشنا می شوید .
مدل های جدید کفش و بوت زنانه و دخترانه 2013
مدل های جدید کفش و بوت زنانه و دخترانه 2013
مدل های جدید کفش و بوت زنانه و دخترانه 2013
مدل های جدید کفش و بوت زنانه و دخترانه 2013
مدل های جدید کفش و بوت زنانه و دخترانه 2013
مدل های جدید کفش و بوت زنانه و دخترانه 2013
مدل های جدید کفش و بوت زنانه و دخترانه 2013
مدل های جدید کفش و بوت زنانه و دخترانه 2013
مدل های جدید کفش و بوت زنانه و دخترانه 2013
دختر: می دونی فردا عمل قلب دارم ؟
پسر: آره عزیز دلم . . .
دختر: منتظرم میمونی ؟
پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند و گفت ، منتظرت میمونم عشقم . .
دختر: خیلی دوستت دارم . .
پسر: عاشقتم عزیزم . .
.
.
بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت ، به هوش می آمد ، به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد ..
پرستار : آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی . .
دختر: ولی اون کجاست ؟ گفت که منتظرم میمونه به همین راحتی گذاشت و رفت ؟
پرستار : در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت ؛ میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده ؟
دختر: بی درنگ که یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد .. آخه چرا ؟؟؟؟؟!!
چرا به من کسی چیزی نگفته بود .. بی امان گریه میکرد . .
پرستار: شوخی کردم بابا !! رفته دستشویی الان میاد
.: Weblog Themes By Pichak :.