ماجرا به اونجا رسید که من کنجکاو شدم ببینم یه دختر هم سن خودم چه جوری بدون مادر زندگی میکنه و هزار تا سوال دیگه که فقط با نزدیک شدن بهش بود که میتونستم جواب اون سوالارو بگیرم و آروم بشم . فقط باید فکر میکردم به چه بهونه ای بهش نزدیک بشم ...
سارا به خاطر شرایط زندگیش درس خوبی نداشت همین بهونه ی خوبی بود تا بهش نزدیک بشم ( اون موقع ها درسم بد نبود ... ) یه روز که ریاضی داشتیم و رفت پای تخته درس یاد نداشت منم که دنبال همین فرصت بودم زنگ تفریح رفتم کنارشو گفتم میخوای کمکت کنم ? اونم که تو کلاس تنها بود معلوم بود دنبال یه هم صحبت میگشت با این که علاقه ای به درس نداشت قبول کرد .
هر روز که میگذشت بیشتر بهش نزدیک میشدم و بیشتر دلیل غم تو چشماشو درک میکردم اون موقع فقط 9 سالمون بود ولی این 9 سال واسه سارا اندازه یه عمر گذشته بود
یه روز که فکر میکردم به اندازه کافی بهش نزدیک شدم ازش خواستم تا واسم بگه چطور مادرشو از دست داده؟ پیش خودم میگفتم حتما یا تصادف کرده یا بیماری خاصی داشته ...
سارا بهم گفت از 2 ماهگی طعم بد بی مادری و طعم بدتر نا مادری و چشیده ? تنها چیزی که از مادرش میدونه اینه که یه زن زیبا بوده ...
وقتی ازش پرسیدم چطور مامانت فوت کرد؟...
ماجرا به اونجا رسید که من کنجکاو شدم ببینم یه دختر هم سن خودم چه جوری بدون مادر زندگی میکنه و هزار تا سوال دیگه که فقط با نزدیک شدن بهش بود که میتونستم جواب اون سوالارو بگیرم و آروم بشم . فقط باید فکر میکردم به چه بهونه ای بهش نزدیک بشم ...
سارا به خاطر شرایط زندگیش درس خوبی نداشت همین بهونه ی خوبی بود تا بهش نزدیک بشم ( اون موقع ها درسم بد نبود ... ) یه روز که ریاضی داشتیم و رفت پای تخته درس یاد نداشت منم که دنبال همین فرصت بودم زنگ تفریح رفتم کنارشو گفتم میخوای کمکت کنم ? اونم که تو کلاس تنها بود معلوم بود دنبال یه هم صحبت میگشت با این که علاقه ای به درس نداشت قبول کرد .
هر روز که میگذشت بیشتر بهش نزدیک میشدم و بیشتر دلیل غم تو چشماشو درک میکردم اون موقع فقط 9 سالمون بود ولی این 9 سال واسه سارا اندازه یه عمر گذشته بود
یه روز که فکر میکردم به اندازه کافی بهش نزدیک شدم ازش خواستم تا واسم بگه چطور مادرشو از دست داده؟ پیش خودم میگفتم حتما یا تصادف کرده یا بیماری خاصی داشته ...
سارا بهم گفت از 2 ماهگی طعم بد بی مادری و طعم بدتر نا مادری و چشیده ? تنها چیزی که از مادرش میدونه اینه که یه زن زیبا بوده ...
وقتی ازش پرسیدم چطور مامانت فوت کرد؟...
به دلیل انباشت نمک در گودترین قسمتهای دریاچه که هنوز مقداری آب دارند و این رطوبت فعلاً مانع حرکت نمک می شود، توفان های بزرگ هنوز شکل نگرفته اند ولی با خشک شدن کامل دریاچه، از آذربایجان تا تهران در معرض ریزگردهای نمکی خواهند بود.
عصرایران: با خشک شدن تدریجی دریاچه ارومیه، توفان های مرگبار نمکی پدیده آینده بخش های بزرگی از کشور خواهد شد. پدیده ای که اولین نشانه های آن اخیراً بروز کرده است.
در همین باره یکی از سایت های محلی استان آذربایجان غربی، تصاویری را منتشر کرده است که نشان می دهد اولین توفان های نمکی دریاچه ارومیه در حال شکل گیری هستند. البته توفان های تازه تولد یافته، در حوزه جغرافیایی محدودی عمل می کنند اما آن طور که آینا نیوز نوشته با توجه به اینکه نمک محلول در آب دریاچه نه به تدریج که با خشک شدن کامل آن به صورت ناگهانی و سونامی وار سربرخواهد آورد (به دلیل انباشت نمک در گودترین قسمتهای دریاچه که هنوز مقداری آب دارند و این رطوبت فعلاً مانع حرکت نمک می شود)، هیچ تمهید ضرب الاجلی نخواهد توانست جلوی حرکت چند صد کیلومتری آن را بگیرد و به دلیل جهت وزش باد از غرب به شرق، استان آذربایجان غربی کمترین آسیب را از این بلای طبیعی خواهد دید و به ترتیب استانهای آذربایجان شرقی، زنجان، قزوین، کردستان و حتی تهران نیز تا حدودی در معرض این توفانها هستند. حادثه ای شبیه و البته بسیار ویرانگرتر از ریزگردهای عربی که همه ساله در فصل گرما از کشورهای عربی و صحرای عربستان به سمت ایران روان می شوند.
تصاویر زیر، اولین هشدارها نسبت به فاجعه ای است که با خشک شدن کامل دریاچه ارومیه، از سواحل این دریاچه تا خود تهران را در خواهد نوردید. آخرین فرصت ها برای نجات دریاچه ارومیه و به تبع آن نجات دهها میلیون انسان از مصیبت قریب الوقوع ریزگردهای نمکی، به سرعت در حال سپری شدن هستند.
میانه های دریاچه ارومیه هنوز آب دارد و این، فعلاً مانع از شکل گیری توفان های بزرگ تر نمکی است.
این تصویر تکان دهنده آخرین عکس ماهواره ای از وضعیت اسفناک دریاچه ارومیه است.
سلام این داستانی که نقل میکنم داستان واقعی زندگیه یکی از دوستام هستش که همیشه دوست داشتم این داستان و بنویسم البته اسامی رو مجبورم تغییر بدم تا مشکلی براش ایجاد نشه
کلاس سوم دبستان بودم یعنی حدود پانزده سال پیش بود به علت اینکه معلمی که من تو کلاسش افتاده بودم سابقه خوبی نداشت اصرار داشتم که از اون کلاس برم ولی در نهایت اصرار من فایده نداشت و مجبور شدم تو همون کلاس بمونم خیلی ناراحت بودم و تنها دل گرمیم حضور دو تا از دوستام هم تو همون کلاس بود که تونستم بمونم . میشه گفت اکثر بچه های کلاس و میشناختم به جز یه نفر که تازه وارد بود و هیچکس حاضر نبود با یه تازه وارد آشنا بشه منم زیاد بهش توجه نکردم . دختری زیبا پوست سفید لبای صورتی بینی کشیده با چشمای درشت که انگار تمام غم دنیا توش بود . اونم به کسی کاری نداشت و تو خودش بود . واسه بقیه که همدیگرو میشناختن و هر کس یه دوست داشت مهم نبود که یه نفر جدید آمده و تنهاست
یکشنبه ها انشا داشتیم و هفته آینده روز مادر بود و معلمم موضوع انشا هفته آینده رو گذاشت مادر
من تو مدرسه بچه شیطونی بودم البته نه از اینایی که ازار میدن به همه جا کار داشتم و دوست داشتم بدونم هر کسی چه جور آدمیه ( اشتباه نکنید فضول نبودم کنجکاو بودم البته این اخلاق و از مامانم به ارث بردم )
خلاصه یه هفته گذشت و رسید روزی که انشا داشتیم و معلممون اسم تازه وارد و صدا زد تا اون روز حتی اسمشم واسم مهم نبود معلم: سارا هاشمی آمد تا انشا شو بخونه منم از سر کنجکاوی دوست داشتم بدونم چی نوشته رفت جلو همه وایستاد و گفت خانم من انشا ننوشتم همه با تعجب نگاش میکردیم معلممون هم که آدم عصبی بود با حالت دعوا بهش گفت : ننوشتی ؟ چرا؟ برو بیرون از کلاس بیچاره تنش میلرزید و گفت : آخه من که مادر ندارم و تا حالا حس نکردم که مادر داشتن چه جوریه نمیدونستم باید چی بنویسم من از بچگی با نا مادری بزرگ شدم که واسم مادری نکرده ... معلممون ناراحت شد و به روش نیاورد و گفت : برو بشین سر جات .
خدای من موهای بدنم سیخ شد اشک تو چشام جمع شد که مگه میشه ؟؟؟ بهت و ناراحتیو تو چهره همه بچه ها میشد دید ...
تا آخر کلاس تمام هواسم پیش سارا بود تا اینکه زنگ خورد و حس کنجکاویم گل کرد که برم و با سارا در مورد زندگیش سوال کنم ...
شهر شیراز در بخش مرکزی استان فارس و در ارتفاع 1486 متری از سطح دریا و در منطقه? کوهستانی زاگرس واقع شده و آب و هوای معتدلی دارد. این شهر از سمت غرب به کوه دراک، از سمت شمال به کوههای بمو، سبزپوشان، چهلمقام و باباکوهی (از رشته کوههای زاگرس) محدود شده است. شهر شیراز برطبق آخرین تقسیمات اداری به 9 منطقه? مستقل شهری تقسیم شده و مساحتی بالغ بر 178/891 کیلومتر مربع دارد. شیراز پس از تهران دومین شهر ایران است که در سال 1296 خورشیدی شهرداری در آن تاسیس گردید.
این شهر از دیرباز به واسطه? مرکزیت نسبیاش در منطقه? زاگرس جنوبی و واقعشدن در یک منطقه? به نسبت حاصلخیز، محلی طبیعی برای مبادلات محلی کالا بین کشاورزان، یکجانشینان و عشایر بوده است. همچنین شیراز در مسیر راههای تجاری داخل ایران به بنادر جنوب مانند بندر بوشهر قرار گرفته است. این شهر به سبب جاذبههای تاریخی، فرهنگی، مذهبی و طبیعی فراوان، همواره گردشگران بسیاری را بهسوی خود فرا میخواند. ایمیل حاضر شامل تصاویری از شیراز قدیم و جدید به همراه تاریخچه کوتاهی از این شهر و برخی از مکانهای دیدنی آن است که امید است مورد توجه شما دوستان خصوصا شیرازی های باصفا قرار گیرد.
شیراز یکی از پنج شهر بزرگ ایران و مرکز استان فارس است. برپایهی آخرین سرشماری مرکز آمار ایران
جمعیت این شهر در سال 1388 خورشیدی نزدیک به یک و نیم میلیون نفر است.
(عکس: سعدیه شیراز یکصد سال پیش)
نام شیراز در کتابها و اسناد تاریخی، تحت نامهای مختلفی نظیر تیرازیس، شیرازیس و شیراز آمده است.
شیراز در دوران صفاریان، آل بویه و زندیه، پایتخت ایران بوده است. شیراز با پنج شهر جهان دارای پیوند خواهرخواندگی است:
دوشنبه (تاجیکستان). نیکوزیا، (قبرس). چونگ کینگ، (چین). وایمار،(آلمان). مالاکا، (مالزی).
(عکس: ارگ کریمخان 1280)
اولین اشاره به نام شیراز، بر روی لوحهای گلی ایلامی به 2000 سال پیش از میلاد باز میگردد که در ژوئن 1970
در هنگام کندن زمین برای ساخت کوره آجرپزی در گوشه جنوب غربی شهر یافت شده است.
لوحهای نوشته شده در ایلام قدیم به شهری به نام تیرازیس اشاره دارد.
(عکس: میهمانی معین الدوله در عمارت معینیه)
بر اساس برخی از تحقیقات تاریخی، سکونت دایمی در شهر شیراز شاید به دوران ساسانی و حتی
قبل آن برسد. اما اولین اشارههای معتبر در مورد این شهر به اوایل دوران اسلامی بر میگردد.
(عکس: باغ تخت 1274)
در قرن چهارم و پنجم هجری قمری سلسلهی آل بویه، شیراز را به عنوان پایتخت انتخاب کرد و مساجد، قصرها،
کتابخانه و کانال آبرسانی ساخت. در این دوران شیراز به بزرگترین شهر استان فارس تبدیل شده بود.
(عکس: خیابان زند 1310)
اتابکان فارس از نیمه قرن 6 هجری بر شیراز حکومت کردند. در دورهی آنها شیراز شکوفا شد و بناهای متعددی
نظیر مدرسه، بیمارستان، بازار اتابک ساخته شد. به تدبیر اتابکان در حمله چنگیز خان مغول، شیراز از تخریب و
قتل عام در امان ماند. شیراز همچنین از قتل عام تیمور نیز در امان ماند زیرا شاه شجاع، فرماندار فارس تسلیم شد.
(عکس: آرامگاه حافظ 1316)
در قرن سیزدهم میلادی، شیراز مرکزی پیشرو در علم و هنر بود. بخاطر تشویق حاکمان
و وجود دانشمندان و هنرمند، این شهر توسط جغرافیدانان قدیمی دارالعلم نامیده میشد.
(عکس: میدان احمدی 1339)
مردم شیراز زبان فارسی را با لهجه شیرازی تکلم میکنند. ظهور دو شاعر بزرگ فارسی نو، حافظ و سعدی، از عصر مغول به بعد بر تمام جنبههای زندگی مردم شیراز اثر گذاشت و باعث افول گویش پیشین مردمان و حکمفرما شدن فارسی نو در این شهر شد.
(عکس: شاهچراغ در زمان قاجاریه)
شیراز به عنوان یکی از مهمترین مراکز گردشگری ایران مطرح بوده و با جاذبههای
تاریخی فراوان برای گردشگران داخلی و خارجی شناخته شده است.
(عکس: دیدار رضا شاه پهلوی همزمان با فرمان کشف حجاب)
از جاذبههای تاریخی شهر شیراز میتوان به آتشکدهی صمیکان، آرامگاه حافظ، آرامگاه خواجوی کرمانی،
آرامگاه سعدی، ارگ کریمخان، باغ ارم، باغ تخت، باغ چهلتن، باغ دلگشا و باغ عفیفآباد اشاره کرد.
(عکس: در مهر ماه 1350 محمدرضا شاه پهلوی جشن پرهزینه و مجلل 2500 سالگی شاهنشاهی را در تخت جمشید برگزار کرد)
حمام باغ نشاط، عمارت باغ ایلخانی، عمارت باغ نشاط، عمارت دیوانخانه، عمارت کلاهفرنگی باغ نظر، باغ نارنجستان قوام،
باغ هفتتن، خانه صالحی، چاه مرتاضعلی، مسجد نصیرالملک، قصر ابونصر، قلعهی ککها، مدرسهی آقاباباخان،
مدرسهی خان، موزهی پارس، موزهی هفتتنان، نقشبرجستهی بهرام از دیگر جاذبههای دیدنی شیراز است.
(عکس: مسجد وکیل شیراز)
در سال 1374 در پروژه بین الحرمین 7 هکتار از بافت تاریخی شیراز که متشکل از 87 خانه تاریخی، مسجد
و مدرسه تاریخی بود تخریب شد. هم اکنون نیز تصمیم بر این است که تحتهمان پروژه 57 هکتار دیگر بدون
در نظر گرفتن آثار و بناهای ارزشمند تاریخی تخریب و جایش را به پاساژهای تجاری بدهد.
(عکس: نمایی از تخت جمشید در نزدیکی شهر شیراز)
دروازه کهن در زمان عضدالدوله دیلمی ساخته شد. در دوره زندیه کریم خان زند این دروازه را بازسازی کرد
و اتاقی به بالای آن افزود. در سال 1315 این بنا به دستور رضاشاه پهلوی، تخریب شد.
دروازه قرآن در سال 1328 شمسی بار دیگر با فاصله کمی از دروازه کهن ساخته شد.
حافظیه در شمال شهر شیراز و در جنوب دروازهی قرآن قرار دارد. آرامگاه حافظ شیرازی در این مجموعه واقع شده است.
در سال 856 هجری قمری و در حدود 65 سال پس از وفات حافظ ، عمارتی گنبدی شکل بر فراز مقبره وی بنا شد
و در جلو این عمارت، حوض بزرگی ساخته شد که از آب رکن آباد پر میشد.
تاریخ ساخت و بنیانگذار اولیه باغ ارم شیراز، بهدرستی مشخص نیست. ولی در سفرنامههای متعلقبه قرن دهم
و یازدهم هجری نام این باغ آمده است. این باغ در دوران سلجوقیان و آل اینجو پا برجا بوده است.
در زمان زندیه نیز کریمخان زند در توسعه و گسترش این باغ کوشید.
آرامگاه سعدی معروف به سعدیه محل زندگی و دفن این شاعر بزرگ است. این مکان در ابتدا خانقاه سعدی بود.
در قرن هفتم مقبرهای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. در سال 998 به حکم حکمران فارس، خانقاه شیخ ویران گردید
و اثری از آن باقی نماند. در سال 1187 هجری قمری به دستور کریمخان زند، بنایی دیگر ساخته شد.
در سال 1329 بنای کنونی به جای ساختمان قدیمی ساخته شد. گفته میشود این بنا با اقتباس از کاخ چهل ستون
و تلفیقی از معماری قدیم و جدید توسط محسن فروغی، فرزند محمدعلی فروغی ساخته شده است.
(عکس: نمایی داخلی مقبره سعدی شیرازی)
نارنجستان قوام که به باغ قوام نیز مشهور است، بین سالهای 1257 تا 1267 هجری شمسی، در زمان حکومت
ناصرالدین شاه قاجار و به دستور قوام الملک دوم بنا شد. ساختمان نارنجستان در زمینی به مساحت
3500 متر مربع و با زیربنای 940 متر مربع توسط هنرمندان شیرازی ساخته شده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.