اوایل تنها تئاتر بازی می کرده و بعد به دفاتر سینمایی معرفی میشود .متولد آبان 1357 است از سال 74 فعالیت هنری خودش رو آغاز کرد در دبیرستان رشته ی تجربی را گذرانده و در حال حاضر رشته ی تحصیلی اش مهندسی محیط زیست است…
… به گفته ی خودش آدم تنبلیه و برای بدست آوردن هر آنچه که دوست می داشت به کمک شانس بدست اورده و به همین خاطر خیلی تلاش برای بازیگری ( تحصیل بازیگری ) نکرده …
او در سال 75 در حالی که فقط 18 سال داشت برای نخستین بار مقابل دوربین رفت و در کار تلویزیونی گلهای کاغذی ایفای نقش کرد …
در سال 76 که مسیر و سلیقه ی سینمای ایران تغییر کرد و به سمت جوانگرایی و جوان پسندی رفت یکتا ناصر که از قبل زمینه ی حضور در سینما را داشت ترجیح داد به درسهای دانشگاه بپردارد ! در این سالها موجی از جوانان به صورت فراگیر وارد سینما شدند و آنهایی که استعداد داشتند خود را نشان دادند و آنهایی هم که استعداد نداشتند این فرصت را بدست آوردند تا در چند پروژه خوب خود را مطرح کنند امی در این میان تنها کارهایی برای یکتا پیش آمد که خیلی باعث مطرح کردن این هنرمند نشد ( از جمله : پدر خوانده – شب چراغ ) این روند کار تا سال 79 ادامه داشت …. تا اینکه در سال 79 تغییر سرنوشت یکتا به دست حمید لبخنده با کار تلویزیونی ( با من بمان) رقم خورد …
بهرام رادان که تازه با شور عشق نادر مقدس در کنار مهناز افشار به شهرت و محبوبیت رسیده بود در فیلم ساقی به کارگردانی محمدرضا اعلامی در کنار یکتا قرار گرفت و این خود باعث مطرح شدن یکتا در سینما شد …بعد از فیلم ساقی سیلی از پیشنهادات به سمت یکتا آمد و یکتا در اواخر سال 79 یک فیلم تلویزیونی به نام ( ضربه سوم ) را کار کرد …
در دهه ی 80 او بخاطر کار کردن با کارگردانان مطرحی چون لبخنده و اعلامی بازیگری را جدی گرفت و به عنوان اولین انتخاب . پروژه ی سینمایی ( ناه پشت ابر ) را برگزبد … که البته این فیلم بخاطر اینکه ستارگان نامدار در این فیلم حضور نداشتند و همچنین تبلیغات ضعیف فیلم باعث شد فیلم فروش چندانی نداشته باشد … بعد از این فیلم یکتا در کنار میترا حجار فیلم ( فراری ) را به ساخته ی رضا جعفری بازی کرد … که البته فراری هم مانند ساقی توقیف شد !!!!
سال 81 را یکتا با امیدواری برای اکران دو فیلم اصلی ایش که توقیف شده بود آغاز کرد … وقتی امید او مانند سازنندگان ساقی و فراری نقش بر آب شد دوباره راه تلویزیون را پیش گرفت و با مجموعه ی ( عید آن سالها ) دوباره به تلویزیون آمد …
( پیش پرده ) نام فیلم تلویزیونی دیگر یکتا در سال 81 بود و با همین اثر این سال کاری هم به پایان برد تا وقت بیشتری برای پرداختن به موسیقی و نقاشی داشته باشد .
وقتی در سال 82 یکتا پیشنهاد بازی در فیلم ( عاشق مترسک ) را پذیرفت نه خود یکتا و نه هیچکدام ار اهالی سینما فکر نمی کردند که این فیلم هم به سرنوشت دو فیلم قبلی بازیگر جوان دچار شود !!!! اما این اتفاق افتاد و این فیلم یکتا هم توقیف شد !!!!
!!!!!! دیگر همه باور کرده بودند که طلسمی در سینما برای ستاره ی سینما بوجود آمده که مشخص نیست کی خواهد شکست و بد شانسی کی دست از سر یکتا ناصر بر می دارد !!!!!! و دوباره یکتا مجبور شد به تلویزیون بیاید …
او در سالهای 82 تا 84 ترجیح داد فقط به پیشنهادهای تلویزیونی پاسخ مثبت بدهد … بعد از با من بمان لبخنده – سریال ( لبه تاریکی ) ساخته سعید سلطانی را بازی کرد و در پی پخش این مجموعه از تلویزیون و درصد بالای بیننده اش محبوبیت و شهرت یکتا به چند برابر رسید ….
… و در سال 84 که به پیشنهاد احمد امینی پاسخ مثبت داد و یکی از نقش های اصلی مجموعه (( اولین شب آرامش )) را بازی کرد …. البته یک فیلم تلویزیونی دیگر از یکتا به نام ( قند ترش ) ساخته کوروش خزایی نیز از دیگر کارهای یکتا در این سالهاست ….
و بالاخره در 21 مرداد ( فردای تولد خودم ) سال 83 با اکران فیلم فراری طلسم سینمایی یکتا شکست که البته قبل از آن و با فاصله ی دراز از تولید ( ساقی ) نخستین فیلم یکتا ساخته ی اعلامی اکران شده بود که با تغییر ذائقه ی سینما دوستان به موفقیت لازم نرسید … این موضوع دقیقا برای فیلم فراری هم بود که وقتی اکران شد که سینما از سوژه ی فرار دختران اشباع شده بود …. ( عاشق مترسک ) هم نیز از 24 فروردین 84 اکران شد و دقیقا سومین کار یکتا هم دچار سرنوشت دو کار قبلی اش شد و خیلی موفق نشد ….
بعد از این او کارهای بسیار دیگری کار کرد . از جمله : ( خنگ آباد ) مهدی اباسلط – ( مستند خانه ای در شن ) اردشیر افشین راد – ( ابر می بارید . باران نه ) محمدرضا آهنج – ( قتل آنلاین ) مسعود آب پرور که در حال حاضر بر پرده ی سینماهاست که این فیلم در پائیز و زمستان 84 فیلمبرداری شد و به مراحل فنی رفت . – (افسانه شادیها ) یا ( روزهای نازنین ) علی قوی تن که این فیلم از دی ماه 84 کلید خورد و تا پایان فروردین 85 ادامه داشت . – ( سود تولد ) علی قوی تن در بهار 85 – ( باران رویا ها را نمی شوید ) اصغر یوسفی نژاد
فرق بین دو تا فوتبالیست مشهور یکی علی کریمی یکی لیونل مسیدو میلیون دلار برای دعوت نیم ساعته یک خانواده پولدار عربستانی از یک فوتبالیست آرژانتینی بنام لیونل مسی ...! +عکس******و آن طرف مردی از ایران بنام علی کریمی واقع علی وار عمل میکنددو میلیون دلار برای دعوت نیم ساعته یک فوتبالیست! +عکس یک خانواد? عربستانی برای حضور "لیونل مسی" فوتبالیست آرژانتینی در خان? خود، مبلغ دو میلیون دلار به وی پرداخت کرد. به گزارش تعامل، در سفر اخیر "مسی" به عربستان که حواشی متعددی به دنبال داشت، یک خانواد? سعودی با پرداخت دو میلیون دلار به وی برای حضور نیم ساعته در منزل آنها، جنجال دیگری به پا کرد.
سایت خبری "وطن" در این باره نوشت: با توجه به شرایط وخیم مردم غزه در زیر بمباران صهیونیست ها و با در نظر گرفتن افزایش روزافزون تعداد فقرا و نیازمندان در عربستان، اقدام این خانواد? متمول عربستانی خشم بسیاری از کاربران شبکه های مجازی را برانگیخته و آنان را به اظهار نظرهای تند واداشته است.
فرق بین دو تا فوتبالیست مشهور یکی علی کریمی مردی به نامی علی کریمی این چند تا عکس رو حیفم اومد نبینید ! حیفم اومد حالا که خود علی کریمی ، اهل این نیست که بگه چه کارهاییه کرده و میکنه ، ساکت بشینم و ساکت بشینیم !! اینه علی کریمی ! اینه یه انسان بزرگ و قابل احترام ! برداشت اول : این ناکجا آباد ، محل نگهداری بچه های بی سرپرست و بدسرپرسته ! یه مسئول دولتی ، هم به فکرنیست که اینا توی این خراب شده دارن چی میکشن ! اما علی کریمی ، فارغ از اسم و رسمش ، میره و برای دلخوشی این بچه ها ، باهاشون فوتبال بازی میکنه ! علی کریمی میره جایی که شاید خیلی از آقایون ، از ترس خاک گرفتن بنزهای چند صد میلیونیشون ، از اون طرف ها رد هم نشن ! . برداشت دوم : اون آقایی که روی تخت افتاده ، بابک معصومیه ! یه زمانی کاپیتان تیم فوتسال ایران بود و کلی افتخار و برو و بیا داشت ! وقتی سرطان گرفت ، یه نفر مسئول دولتی نرفت سراغش ! اون همه هزینه ، اون همه درد رو بابک معصومی به دوش داشت و یه نفر کمکش نبود ! بعدها گفت یه روز علی کریمی اومد ملاقاتش ، چک سفید بهش داد ، تمام هزینه های اتاق و بیمارستان رو هم ! اینه علی کریمی ! اینه یه انسان بزرگ و قابل احترام ! برداشت سوم : پسری که از اختلالات شدید هورمونی رنج میبرد و به عنوان بلندقدترین ایرانی شناخته میشد ، توی برنامه ماه رمضون ، ازش پرسیدن چه آرزویی داری ؟ گفت سه تا آرزو : سلامتی ، لپ تاپ داشته باشم و علی کریمی رو ببینم ! شبونه ، علی کریمی ، لپ تاپ خرید ، رفت خونه شون ، تمام خرج درمان و اعزامش به آلمان رو داد ! اینه علی کریمی ! اینه یه انسان بزرگ و قابل احترام ! حالا بیاید علی کریمی رو اخراج کنید ، به خیال خودتون آبروش رو بریزید ! آبروی علی کریمی ، پیش خدا و بنده های خدا ، خیلی بالاتر و بیشتر از اونه که شما بتونید چیزی ازش کم کنید ! خیلی بیشتر
اکثر مردم در دنیای امروزی هر روز با انواع تبلیغات رسانه ای و محیطی فراوانی مواجه هستند، جهان امروز و محیطی که در آن زندگی می کنیم به دلایل اجتماعی و اقتصادی مکانی است برای رد و بدل شدن متوالی پیام های تبلیغاتی بطوریکه هر شهروند روزانه در معرض بیش از 1500 تبلیغ قرار دارد. دیوار نوشتهها، بیلبوردها، تبلیغات داخل خطوط مترو، ایستگاههای اتوبوس، پلهای عابر و مکانهای عمومی مانند هتلها، پارکها، شهرها و ... مکانهایی هستند که برای تبلیغات محیطی انتخاب می شوند.
در ادامه ایمیل مجموعه ای از تبلیغات محیطی که اکثرا بیلبوردی هستند را شما دوستان از نظر خواهید گذراند. بعضی از آنها از نظر طراحی و سوژه بی نظیر هستند و برخی هم در عین خلاقانه بودن، خنده دار و بعضی دیگر هوشمندند. اما هر چه هست نمونه هایی هستند برای الهام گرفتن و خلق آثار قوی تری که پیامی رساتر را برای بیننده بهمراه داشته باشد.
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
در صورتی که عکسها قابل نمایش نیست، در بالای ایمیل بر روی گزینه Show Images کلیک کنید
جهـت دانـلود تـمام تصاویـر ایـن ایمیـل، اینـجـا کلیـک کنیـد
.: Weblog Themes By Pichak :.