سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هنگ کنگ با رونمایی از هتلی در مرکز تجارت جهانی خود در منطقه وست کولون، بتازگی مرتفع ترین هتل‌ لوکس جهان را افتتاح کرد. پروژه ساخت این هتل زنجیره ای 6 ستاره که ریتز کارلتون (Ritz Carlton) نام دارد، با احتساب اینکه در سال 2008 میلادی بطور موقتی و بمدت 3 سال تعطیل شده بود، 10 سال به طول انجامیده است.

این هتل که طبقات 102 تا 118 مرکز تجارت جهانی هنگ کنگ را به خود اختصاص داده، مقامات این کشور را امیدوار کرده تا پس از وقفه‌ای 3 ساله‌، صنعت گردشگری هنگ کنگ را در بحبوحه بحران‌های نفت، ناآرامی‌های خاورمیانه و زلزله ژاپن، رونقی دوباره ببخشد. این هتل در مرکز شهر هنگ کنگ قرار دارد و از 312 اتاق برخوردار است. همچنین یک باشگاه بدنسازی و استخری روباز در آخرین طبقه آن قرار دارد که محلی برای تمدد اعصاب و تفریح مسافران خواهد بود. مقامات گردشگری هنگ کنگ معتقدند، این هتل، موقعیت خوبی برای این کشور به همراه داشته و به زودی جمع زیادی از گردشگران متمول چینی را به خود جذب خواهد کرد. صاحب امتیاز هتل ریتز کارلتون، شرکت هتلداری ماریوت است که سابقه‌ای طولانی در هتل سازی در جهان و کشورهایی آسیایی داشته و اکنون نیز در حال احداث 175 هتل جدید در نقاط مختلف این قاره است.

ارتفاع هتل ریتز کارلتون هنگ کنگ که چشم انداز بسیار بی نظیری به لنگرگاه ویکتوریا دارد، از سطح زمین 490 متر است. این هتل که در حال حاضر در لیست فخرآمیز ترین هتل های دنیا در رده 75 قرار دارد و توانسته است عنوان بلندترین هتل دنیا را به خود اختصاص دهد، به شکل 360 درجه به اطراف دید دارد.

تابحال هتل 72طبقه رز در دبی با 332متر ارتفاع بلند ترین هتل جهان بوده است و پس از آن هتل ناتمام ریوگیونگ در پیونگ یانگ با 105طبقه و هتل 321 متری برج العرب در دبی در مکان های بعدی قرار داشته اند. در عین حال "ریتز کارلتون" عنوان بلندترین هتل جهان را تنها تا سال 2014 میلادی یدک خواهد کشید. زیرا با گشایش هتل دیگری به نام J-Hotel در برج شانگهای چین با 600 متر ارتفاع، رتیز کارلتون به رده دوم تنزل خواهد یافت. ریتز هتل یکی از گرانترین اماکن اقامتی هنگ کنگ نیز می باشد زیرا هزینه هر شب اقامت در اتاق های معمولی آن 770 دلار است و سوئیت رئیس جمهوری این هتل مبلغی معادل 100 هزار دلار هنک کنگ در شب از افراد می گیرد. مارک دکوکینیز Mark DeCocinis نائب رئیس منطقه ای هتل های زنجیره ای ریتز کارلتون گفت: این هتل جدید، مرکز تقریحی جدیدی برای هنگ کنگ به شمار خواهد آمد و نرخ اقامت در اتاق های این هتل بسیار کمتر از سایر هتل های مجلل جهان خواهد بود.



 لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
در صورتی که عکسها قابل نمایش نیست، در بالای ایمیل بر روی گزینه Show Images کلیک کنید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتـی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net






تاریخ : شنبه 91/10/9 | 12:21 عصر | نویسنده : الی | نظر


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

چارلی چاپلین می گوید آموخته ام که :

با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه را نه،

می توان رختخواب خرید ولی خواب را نه،

می توان ساعت خرید ولی زمان را نه،

می توان مقام خرید ولی احترام را نه،

می توان کتاب خرید ولی دانش را نه،

می توان دارو خرید ولی سلامتی را نه،

می توان خانه خرید ولی زندگی را نه،

می توان قلب خرید، ولی عشق را نه ...


آموخته ام که ... تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی.

آموخته ام که ... مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است.

آموخته ام که ... هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت.

آموخته ام که ... همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم.

آموخته ام که ... مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم.

آموخته ام که ... گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی.

آموخته ام که ... راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است.

آموخته ام که ... زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هرچه به انتهایش نزدیکتر میشویم سریعتر حرکت میکند.

آموخته ام که ... پول شخصیت نمی خرد.

آموخته ام که ... تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند.

آموخته ام که ... خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم.

آموخته ام که ... چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد.

آموخته ام که ... این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان.

آموخته ام که ... وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد.

آموخته ام که ... هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم.

آموخته ام که ... زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم.

آموخته ام که ... فرصتها هیچگاه از بین نمیروند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب میکند.

آموخته ام که ... لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد.




تاریخ : شنبه 91/10/9 | 12:21 عصر | نویسنده : الی | نظر
تاریخ : شنبه 91/10/9 | 12:19 عصر | نویسنده : الی | نظر



 لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
در صورتی که عکسها قابل نمایش نیست، در بالای ایمیل بر روی گزینه Show Images کلیک کنید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتـی پرشین استار | www.Persian-Star.org




تاریخ : شنبه 91/10/9 | 12:18 عصر | نویسنده : الی | نظر

 

احتمالا این آخرین قسمت از این داستان دوست دارم تموم کسایکه این داستان و دنبال میکردن واسم نظراتشون رو بذارن ممنون

مامان : جدی ؟ چرا حیف ؟َ

دایی : آخه چند وقت پیش آقای هاشمی بعد از اون ماجرا میاد زاهدان زندگی میکنه و بعد از چند سال سارا رو میده به یه مرد 50 ساله

اون موقع من 17 سالم بود . خیلی تعجب کردیم و بیشتر از اون واسه سارا ناراحت بودیم که به همچین روزی افتاده . ( حالا به موقعش دلیل این ازدواج و هم میگم )

این ماجرا همین جا تموم میشه تا اینکه حدود 3 سال بعدش داداشم ومامانم ?  مامان سارا رو میبینن و مامانش بعد از احوال پرسی

میگه : از وقتی سارا ازدواج کرده راحت تر میبیننش والان یه دختر داره که خیلی هم نازه ولی بیچاره داره شوهرشو تحمل میکنه .

اون روز هم زیاد نمیتونن با هم صحبت کنن ولی اینطور که مامان میگفت از ظاهر بی بی زهرا معلوم بوده دل پر دردی داره

همه این ماجرا ها میگذره تا اینکه پارسال نمایشگاه کتاب با مامان رفته بودم نمایشگاه یه خانم امد با مامان احوال پرسی کرد مامان ازم پرسید : شناختی ؟ منم که اصلا تا حالا خانم رو ندیده بودم

گفتم : نه

مامان : مامان سارا هستن .

 خیلی شوکه شدم کلا قیافه مامانش و یادم رفته بود خوب یه 13 سالی میشد که ندیده بودمشون . بعد از خوش و بش کردن بهم گفت سارا الان یه پسر هم داره عکساشونو بهم نشون داد و گفت تابستون با سارا کربلا بودن ... . چون نمیشد وسط سالن نمایشگاه وایستیم شماره موبایل بی بی زهرا رو گرفتم شماره خودمم بهش دادم و همونجا از هم خدا حافظی کردیم خیلی دوست داشتم سارا رو هم ببینم ولی زاهدان بود و از مامانش خواستم که هر وقت امد بیرجند بهم خبر بده ... .

تا یک ماه پیش بود که گوشیم زنگ خورد دیدم شماره مامان سارا افتاده وقتی برداشتم گفت سارا الان بیرجند و اگه بتونن فردا میان خونمون و آدرس خونه جدیدمونوبهشون دادم . خیلی خوشحال شدم که بعد از 14 15 سال میخواستم دوستم و ببینم .

فرداش نزدیکای ظهر بود که اومدن باورم نمیشد اونی که میدیدم همون سارا دوستمه خیلی عوض شده بود . اومدن داخل خونه و نشستن پسرش هم باهاش بود یه پسر ناز و دوست داشتنی ولی دخترشو نیاورده بود . از مامان خواست که ماجرای اون سال و واسش تعریف کنه چون ظاهرا حرفا و تعریفای مامانشو قبول نداشته

( که این شک و هم پدرش واسش بوجود اورده بود و یه مشت چرندیات بهش گفته بود سارا هم که ساده بود حرفشو باور کرده بود )


سارا واسم تعریف کرد که ازدواجش هم به خاطر اجباری بود که واسش پیش امده بود و الان میخواست از شوهرش طلاق بگیره منم شرایط شو تا حدودی درک میکردم و بهش قول دادم که تا جایی که بتونم کمکش میکنم . چند روز پیش بهم زنگ زد و گفت که از شوهرش طلاق گرفته و میخواد بیاد بیرجند ... .

(یه سری ماجرا های دیگه هم واسش پیش امده بود که به دلایلی نمیتونم بنویسم وشاید به صورت نوشته رمزدار بنویسمش )




تاریخ : جمعه 91/10/8 | 4:8 عصر | نویسنده : الی | نظر